گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد شانزدهم
بخش اول: سورهي عنکبوت




اشاره
یادآوري توحید و رستاخیز آزمایش همگانی مردم درس ناخوانده بودن پیامبر صلی الله علیه و آله دلیل حقّانیت او داستان عبرت
آموز برخی پیامبران و اقوام ص: 25
اول: سیماي سورهي عنکبوت
صفحه 10 از 137
اشاره
سیماي سورهي عنکبوت بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداي گستردهمهرِ مهرورز
شمارگان
سورهي عنکبوت داراي 69 آیه، 1981 کلمه و 4195 حرف است.
نزول
هشتاد و چهارمین سوره در ترتیب نزول (بعد از ،«1» سورهي عنکبوت که در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل شده
سورهي روم و قبل از سورهي مطففین) است و زمان نزول آن نزدیک به زمان هجرت بوده است. این سوره در چینش کنونی قرآن
بیست و نهمین سوره است. نامها: تنها نام این سوره عنکبوت است، که از آیهي 41 این سوره گرفته شده است و در آن جا خانهي
عنکبوت را سستترین خانهها معرفی کردهاست.
فضایل
در مورد فضیلت قرائت این سوره از امام صادق علیه السلام حکایت شده که به خدا سوگند یاد کرد: هرکس سورهي عنکبوت و
ص: 26 تذکر: البته این پاداشهاي «2» . روم را در ماه رمضان تلاوت کند، از اهل بهشت است
تلاوت سورهها براي کسی است که آنها را بخواند و به مضامین آنها عمل کند که در این صورت اهل بهشت خواهد بود.
ویژگیها: این سوره نیز از سورههایی است که با حروف مقطعه (الم) شروع میشود و نام عنکبوت درقرآن فقط دو بار آمده است
که در آیهي 41 این سوره قرار دارد.
اهداف
. هدفهاي اساسی این سوره عبارتاند از: 1. یادآوري توحید و نشانههاي خدا در جهان آفرینش؛ 2. یادآوري به قیامت؛ 3
یادآوري سنت الهی امتحان.
مطالب
مطالب عمدهاي که در سورهي عنکبوت به چشم میخورد عبارتاند از: الف) عقاید 1. یادآوري توحید و بطلان شرك (در آیات
4. اشارهاي به ؛(54 - 3. توجه به قیامت (در آیات 53 ؛(6 - 2. امتحان ایمان مردم به خدا با بلاها و مشکلات (در آیات 2 ؛(61 -65
دلایل حقانیّت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از جمله این که پیامبر خط نمینوشت (در آیهي 48 ). ب) اخلاق 1. به مسلمانان
2. سفارش ؛( دستور میدهد که با اهل کتاب به صورت نیکویی بحث ص: 27 نمایید (در آیهي 46
3. دنیا بازیچه است و حیات واقعی از آنِ آخرت است (در آیهي 64 ). ج) ؛( درمورد نیکو رفتار نمودن با پدر و مادر (در آیهي 8
2. اگر پدر و مادر انسان را به ؛( احکام 1. دستور به جا آوردن نماز و این که نماز سبب منع فحشا و منکر میشود (در آیهي 45
؛(15 - شرك دعوت کنند، حق اطاعت آنها را ندارد (در آیهي 8). د) داستانها 1. اشارهاي به داستان نوح علیه السلام (در آیات 14
؛(35 - 30 و 32 - 3. اشارهاي به داستان لوط علیه السلام (در آیات 26 ؛(31 - 2. اشارهاي به داستان ابراهیم علیه السلام (در آیات 16
صفحه 11 از 137
6. اشارهاي به ؛( 5. اشارهاي به داستان موسی علیه السلام (در آیهي 39 ؛(38 - 4. اشارهاي به داستان شعیب علیه السلام (در آیات 36
8. اشارهاي به قارون و هامان و فرعون ؛( 7. اشارهاي به قوم عاد و ثمود (در آیهي 38 ؛( اسحاق و یعقوب علیهما السلام (در آیهي 27
. (در آیهي 39 ). ه) مطالب فرعی 1. دلداري به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و مؤمنان با یادآوري مشکلات پیامبران گذشته؛ 2
5. دعوت ؛(11 - 3. اشارهاي به لجاجت مخالفان؛ 4. تذکراتی دربارهي منافقان (در آیات 10 ؛( یادآوري عظمت قرآن (در آیهي 51
.( 7. اشارهاي به فطرت خداجوي بشر (در آیهي 65 ؛( 6. همگانی بودن مرگ (در آیهي 57 ؛( به مسافرت در زمین (در آیهي 20
ص: 29
دوم: محتواي سورهي عنکبوت
اشاره
آیهي اول سورهي عنکبوت حروف مُقطعه است: 1. الف، لام، میم الف، لام، میم نکتهها و اشارهها: 1. حروف مقطعهي قرآن، در
. آغاز سورههاي بقره، آل عمران و بسیاري از سورههاي دیگر آمده است که ما مطالبی در این مورد ذیل همان آیات بیان کردیم. 2
حروف مقطعه یا اسراري بین خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله است و یا نشان دهندهي آن است که قرآن با تمام عظمت و اعجازش
از همین حروف معمولی ساخته شده است. حروفی که در دسترس همهي افراد بشر است ولی باز هم کسی نمیتواند از این
آموزهها و پیامها: 1. اگر درمورد حروف الفبا و رابطهي آن با قرآن تفکر کنید، به «1» . حروف کتابی همانند قرآن تألیف کند
2. قرآن از حروف معمولی عربی ساخته شده است (اگر میتوانید همانند آن بیاورید). *** تفسیر «2» . عظمت قرآن پی میبرید
قرآن مهر جلد شانزدهم، ص: 30 قرآن کریم در آیات دوم و سوم سورهي عنکبوت به قانون عمومی آزمایش ایمان انسانها و
هدف آن اشاره میکند و میفرماید: 2 و 3. أحَسِبَ النَّاسُ أنْ یُتْرَکُوا أنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا یُفْتَنُونَ* وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ
رها میشوند، در حالی که آنان «. ایمان آوردیم » : فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَ دَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الکَاذِبِینَ آیا مردم پنداشتند، همین که بگویند
آزمایش نمیشوند؟!* و به یقین، کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم، و حتماً، خدا کسانی را که راست گفتهاند معلوم
میدارد (و شناخته میشوند،) و البتّه دروغگویان را (نیز) معلوم میدارد. شأن نزول: حکایت شده که عمار یاسر و جمعی از
نکتهها و «1» . مسلمانانِ نخستین تحت شکنجه و آزار مشرکان واقع شدند و این آیه درمورد پايمردي و امتحان ایمان آنان نازل شد
اشارهها: 1. در این آیات به قانون عمومی امتحان الهی براي همهي افراد بشر اشاره شده است؛ یعنی همهي انسانهایی که ادعاي
ایمان میکنند امتحان میشوند تا حقیقت ادعاي آنان و ارزش و نیّت درونی آنها روشن شود. 2. در این آیات، هدف آزمایش، علم
خدا به درستی و نادرستی ادعاي ایمان انسانها معرفی شده است، در حالی که خدا از همه چیز آگاه است؛ پس منظور از این علم
چیست؟ مقصود از علم خدا در این جا تحقق عینی و خارجی مسائل است؛ یعنی خدا ص: 31
میخواهد عملًا معلوم دارد که چه کسانی در ادعاي ایمان خود راستگو و چه کسانی دروغگو هستند و هنگامی که مقاصد و نیات
درونی و صفات باطنی افراد، در خارج متحقق شد و به صورت عمل ظاهر شد، حجّت بر او تمام میشود و این مطلب زمینهساز کیفر
و پاداش انسان میشود. از تعبیر این آیات و مطالب پیشین استفاده میشود که هدف آزمایش الهی، پرورش و شکوفایی
استعدادهاي انسان است؛ یعنی جهان همچون دانشگاهی است که انسانها در آن تعلیم میبینند و مرتب امتحان میشوند و برخی
درجات عالی را طیّ میکنند و برخی مردود میشوند. غم نیست زخم خوردهي راه خداي را دردي خوش بود که حبیبش کند دوا
(سعدي) به عبارت دیگر، در طیّ این آزمایشها استعداد هاي انسانها شکوفا شده، در خارج تحقق مییابد و ایمان خالص افراد
خاصان حق، همیشه بلیّت کشیدهاند هم بیشتر عنایت و هم بیشتر عنا (سعدي) 4. آزمایش ایمان انسانها به «1» . ظاهر میشود
صفحه 12 از 137
صورتهاي گوناگون انجام میشود: - گاهی افراد در فشار و محرومیت قرار میگیرند تا میزان صبر و تقواي آنان امتحان شود. -
گاهی افراد در ناز و نعمت غرق میشوند تا میزان شکرگزاري آنان آزمایش شود. - گاهی افراد در محیطهاي آلوده قرار میگیرند
تا میزان پاکی آنان امتحان شود. ص: 32 - و گاهی افراد گرفتار مصیبتها و جنگها و
حکومتهاي خودکامه میشوند تا میزان استقامت آنان آزمایش شود. آري؛ آزمایش الهی چهرههاي گوناگون دارد و هرکس به
صورتی امتحان می شود تا ارزش ایمان او روشن شود. 5. در احادیث اسلامی از امام علی علیه السلام روایت شده که این آیه را
قرائت کردند و فرمودند: آزمایش همان دین است و مردم آزمایش میشوند همان طور که طلا آزمایش میشود و مردم خالص
و در برخی احادیث نیز این آیه بر فتنهها و آزمایشهاي مردم بعد از وفات پیامبر «1» . میشوند همان طور که طلا خالص میشود
. آموزهها و پیامها: 1 «2» . اسلام صلی الله علیه و آله تطبیق شده است که البتّه این گونه احادیث از باب بیان مصداقهاي آیه است
آزمایش ایمان مردم، یک قانون عمومی الهی است. 2. هدف آزمایش انسانها، روشن ساختن درستی و نادرستی ادعاهاي افراد در
عمل است. 3. آزمایش، یکی از راههاي تشخیص صحت ادعاهاي افراد است. *** ص: 33 امتحان
و علل و وسایل آن امتحان سنت و قانون حتمی الهی است که همهي افراد را فرا میگیرد. الف) چرا خدا انسانها را امتحان میکند؟
- 2. براي معلوم کردن مؤمنان و مجاهدان و شکیبایان (آلعمران، 128 ؛( 1. براي جداسازي افراد پاك از ناپاك (آلعمران، 179
4. تا روشن شود که کیفیت عمل نیکوي چه کسانی ؛( 3. براي خالص کردن مؤمنان و نیتهاي آنان (آلعمران، 141 و 154 ؛(142
.6 «1» «. بلا براي ستمکار ادب است و براي مؤمن امتحان و براي پیامبران درجه است » .5 ؛( بالاتر است (ملک، 3؛ هود، 7 و کهف، 7
امام باقر و امام صادق علیه السلام). یادآوري: خدا ) «2» «. هر گاه خدا بندهاي را دوست دارد او را گرفتار بلا (و امتحان) میکند »
بندگان محبوب خود را گرفتار بلا و امتحان میکند تا در مشکلات رشد یابند و بندگان بد را امتحان میکند تا حجت بر آنان تمام
2. با بديها امتحان میشوید .( شود یا بیدار شوند. ب) با چه وسایلی امتحان میشویم؟ 1. با نیکیها امتحان میشوید (انبیاء، 35
4. با گرسنگی امتحان میشوید (همان). 5. با زیانهاي اقتصادي امتحان میشوید .( (همان). 3. با ترس امتحان میشوید (بقره، 155
.7 (همان). 6. سختیها و زیانهاي روحی و جسمی وسیلهي امتحان است (بقره، 214 ). ص: 34
امام صادق علیه السلام). ج) فواید امتحان و ) «1» «. هیچ تنگی و گشادگی (در امور) نیست مگر این که در آن منت و امتحان است »
هیچ بلا و امتحانی نیست مگر آن که نعمتی الهی بر آن » .2 .( بلا: 1. امتحان و بلا موجب تذکر و یادآوري است (اعراف، 130
امام حسن عسگري علیه السلام). 3. بلا و امتحان زمینهساز توبه و تذکر و بازگشت (به سوي خدا) است ) «2» «. احاطه کرده است
چهل شب بر مؤمن نمیگذرد مگر این که چیزي بر او عارض میشود که ناراحتش میکند و او را متذکر (و » .4 .( (توبه، 126
بلاء و امتحانهاي سخت موجب میشود که بندگان مؤمن دوستدار ملاقات خدا » . امام صادق علیه السلام). 5 ) «3» «. بیدار) میسازد
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله). د) در برابر مشکلات و امتحانان چه کنیم؟ 1. شکیبایی پیشه ) «4» «. شوند و بر دنیا تکیه نکنند
را بگویید (بقره، « انّا للَّهوانّا الیه راجعون؛ ما از خداییم و فقط به سوي او میرویم » : 2. جملهي .( سازید و استقامت کنید (بقره، 155
هر گاه خدا بخواهد به بندهاي نیکی کند پس وقتی گناه کرد او را گرفتار ناراحتی میکند و استغفار را به » : 3. استغفار کنید .(156
« لا حول ولا قوة الّا باللَّه العلی العظیم » : در هنگام هر (مشکل و بلاي) شدیدي بگو » .4 .«5» ( امام صادق علیه السلام ) «. یاد او میآورد
ص: 35 قرآن کریم در آیهي چهارم سورهي «6» .( امام علی علیه السلام ) «. که تو را کفایت کند
عنکبوت به پندارگرایی بدکاران و تلاش منفی آنان اشاره میکند و میفرماید: 4. أمْ حَسِبَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ أنْ یَسْبِقُونَا سَاءَ
مَا یَحْکُمُونَ بلکه آیا کسانی که [کارهاي بد میکنند پنداشتند که برما پیشی میگیرند؟! چه بد داوري می کنند! نکتهها و اشارهها:
1. بدکاران گمان نکنند که دست خدا به آنها نمیرسد و از چنگال آزمایش الهی فرار کردهاند، بلکه همین کارها آزمایش آنان
است و براساس همین کارها کیفر و پاداش داده میشوند. 2. برخی مفسران این آیه را اشاره به مشرکان و کافران دانستهاند و برخی
صفحه 13 از 137
ولی آیه مطلق است و مانعی ندارد که اشاره به همهي بدکاران باشد. آموزهها و پیامها: 1. بدکاران «1» ، اشاره به مؤمنان گناهکار
گرفتار پندارگرایی هستند. 2. بدکاران تلاش بیهوده نکنند که نمیتوانند از حوزهي قدرت الهی خارج شوند. *** قرآن کریم در
آیات پنجم و ششم سورهي عنکبوت به لزوم تلاش مثبت انسانها و فواید آن براي خودشان اشاره میکند و میفرماید: 5 و 6. مَنْ
کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإنَّ أجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِیعُ العَلِیمُ* وَمَنْ ص: 36 جَاهَدَ فَإنَّمَا یُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إنَّ
اللَّهَ لَغَنِیٌّ عَنِ العَالَمِینَ هرکس به ملاقات خدا امید دارد، پس (آماده شود، چرا) که سرآمد (معین شده از طرف) خدا آمدنی است؛
و او شنوا [و] داناست.* و هرکس کوشش کند، پس تنها براي خودش کوشیده است؛ [چرا] که مسلماً، خدا از جهانیان بینیاز است.
همان ملاقات شهودي و باطنی خداست که در قیامت پردهها و حجابهاي مادي از مقابل « لِقاءَ اللَّه » نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از
2. فرصت «1» . چشم دل انسان کنار میرود و حالت روحانی شهود براي انسان حاصل میگردد و حقایق برایش آشکار میشود
براي تلاش انسان کوتاه است و مرگ انسانها و ملاقات با خدا در رستاخیز به زودي فراخواهد رسید؛ پس هرکس ایمان آورده و
امیدوار است باید فرصت را غنیمت بشمرد و کارهاي شایسته انجام دهد و براي خود ذخیره سازد. 3. در این آیات بیان شده که خدا
توانگر است و نیازي به کارها و گفتارهاي نیک انسانها وعبادت و اطاعت بندگان ندارد؛ پس اگر کسی در این رابطه تلاش کند،
فقط به نفع خود اوست، چراکه عبادت و اطاعت عامل رشد و سعادت خود انسان است و حتی اگر جامعه هم از کارهاي نیک انسان
در اصل به معناي جهادکردن و در این آیه به معناي هرگونه تلاش در راه خداست « جاهَد » . بهره میبرند در مرحلهي ثانوي است. 4
و لزوماً به معناي جهاد مسلحانه نیست، بلکه شامل هرکوششی براي مبارزه با نفس، حفظ ایمان، تقوا و انجام کارهاي نیک و مبارزه
با مشکلات و تحمّل سختیهاست. 5. از این آیه و آیات مشابه استفاده میشود که اگر خدا شما را به سوي ایمان و عمل شایسته فرا
میخواند، نهایت لطف اوست، چون سود این اعمال به خود شما میرسد نه او. ص: 37 آموزهها و
پیامها: 1. امید به لقاي خدا عامل تلاش و حرکت انسان است. 2. فرصت تلاش براي شما کوتاه است و اجل در راه است (پس عجله
کنید). 3. هرکس تلاش کند به نفع خود کردهاست. 4. اگر سود خویش را میطلبید (در راه خدا) جهاد و کوشش کنید. *** قرآن
کریم در آیهي هفتم سورهي عنکبوت به نتایج ایمان و عمل انسان در بخشش گناهان و پاداش نیکوي الهی اشاره میکند و
میفرماید: 7. وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أحْسَنَ الَّذِي کَانُوا یَعْمَلُونَ و کسانی که ایمان آورده
و [کارهاي شایسته انجام دادند، قطعاً، بديهایشان را از آنان میزداییم؛ و مسلماً، آنان را طبق بهترین چیزي که انجام میدادند،
پاداش میدهیم. نکتهها و اشارهها: 1. این آیه موارد و مصادیق جهاد و تلاش سودمند انسان را بیان میکند که عقیدهي صحیح و
کردار شایسته است؛ عقیدهاي مبتنی بر ایمان و همراه با اعمال شایسته که انسان را به سعادت میرساند و سود آن به خود انسان
میرسد. 2. یکی از ثمرات ایمان وعمل شایسته آن است که خدا بديهاي انسان را میپوشاند، که این تعبیر کنایه از بخشش
گناهان است. 3. خدا با مؤمنان شایستهکردار براساس لطف خود رفتار میکند و اگر برخی اعمال خوب و عالی دارند، همهي اعمال
آنها را براساس کارهاي عالی پاداش میدهد. ص: 38 آموزهها و پیامها: 1. خدا با لطف و بخشش
نسبت به مؤمنان شایستهکردار رفتار میکند. 2. مؤمن شوید و کار شایسته انجام دهید، تا گناهان شما بخشیده شود و پاداش نیکوتر
دریافت کنید. *** قرآن کریم در آیهي هشتم سورهي عنکبوت با سفارش در مورد نیکی به پدر و مادر مرز اطاعت از آنان را
روشن میکند و میفرماید: 8. وَوَصَّیْنَا الإ نْسَانَ بِوَالِدَیْهِ حُسْناً وَإنْ جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُمَا إلَیَّ مَرْجِعُکُمْ
فَا نَبِّؤُکُمْ بِمَ ا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ و به انسان سفارش کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ و اگر آن دو تلاش کنند براي اینکه [تو]
چیزي را که بدان هیچ دانشی نداري، همتاي من قراردهی، پس از آن دو اطاعت نکن. بازگشت شما فقط به سوي من است و شما
را به آنچه انجام میدادید خبر میدهم. شأن نزول: روایت شده که یکی از افراد در مکه مسلمان شد و مادرش از اسلام آوردن او
ناراحت گردید و تهدید به اعتصاب غذا کرد، تا از اسلام بازگردد. این آیه بدین مناسبت فرود آمد و مرز اطاعت از پدر و مادر را
صفحه 14 از 137
نکتهها و اشارهها: 1. مشابه این آیه در آیات 15 و 16 «1» . روشن ساخت، که در مورد دستور به شرك نباید از آنها اطاعت کرد
سورهي لقمان آمده است و مضمون ص: 39 کلّی آیه آن است که اگر پدر و مادر کسی مشرك
بودند، نباید در شرك از آنان پیروي کرد، ولی این مطلب نباید موجب بدرفتاري با پدر و مادرش شود. 2. در این آیه در مورد
نیکی به پدر و مادر نه فقط به مؤمنان، بلکه به کل انسانها سفارش شده است؛ یعنی هر انسانی باید در برابر پدر و مادرش
حقشناس و سپاسگزار باشد و با نیکی کردن به آنها گوشهاي از زحماتشان را جبران کند. 3. در این آیه وظیفهي انسان را درهنگام
تضاد پیوندهاي عاطفی با پیوندهاي الهی بیان کرده است؛ یعنی اگر پیوند خویشاوندي انسان با پدر و مادر عامل قطع پیوند او با
خدا و روي آوردن او به شرك میگردد، پیوند الهی مقدم است و انسان نباید دستور پدر و مادر را بردستور خدا مقدم بدارد و
.5 «1» . دست از توحید بردارد. 4. در حدیثی از امام علی علیه السلام روایت شده که اطاعت از مخلوق در نافرمانی خالق روا نیست
در این آیه از شرك به عنوان چیزي یاد شده که هیچ دانشی براي آن نیست و این مطلب اشاره به آن است که اصولًا شرك منطقی
نیست و دلیلی برآن وجود ندارد و انسان نباید از چیزي که علم بدان ندارد پیروي کند. البته در مورد شرك دلیل بربطلان آن
نیزداریم. 6. در اصول عقاید همچون مسألهي توحید و شرك، انسان باید تابع علم و دلیل باشد و نباید حتی از پدر و مادر دراین
و این تهدیدي است براي مشرکانی «. بازگشت شما به سوي من است » : مورد تقلید کورکورانه کند. 7. در پایان این آیه میفرماید
که راه شرك را میپویند و فرزندان خود را نیز به شرك فرامیخوانند و نیز میتواند تهدیدي براي فرزندان آنها باشد که تفسیر
قرآن مهر جلد شانزدهم، ص: 40 مراقب اعمال و عقاید خود باشید که اگر از شرك پدر و مادر اطاعت کردید، یا با آنان بد رفتاري
. نمودید، بازگشت شما به سوي خداست و خدا شما را از کارهایتان آگاه میکند و طبق آن مجازات مینماید. آموزهها و پیامها: 1
نیکی به پدر و مادرِ مشرك نیز لازم است. 2. فرمان غیر خدا را بر خدا مقدم مدارید. 3. مطالب بدون دلیل، همچون شرك را
نپذیرید. 4. فرجام شما به سوي خداست، پس مراقب اعمال خودتان باشید. *** قرآن کریم در آیهي نهم سورهي عنکبوت به یکی
دیگر از نتایج ایمان و عمل صالح اشاره میکند و میفرماید: 9. وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِی الصَّالِحِینَ و کسانی که
ایمان آورده و [کارهاي شایسته انجام دادند، قطعاً، آنان را در [زمرهي شایستگان وارد خواهیم کرد. نکتهها و اشارهها: 1. در آیهي
هفتم همین سوره، دو نتیجهي ایمان و کردار شایسته بیان شد که نخست پوشاندن و بخشش گناهان بود و دوم پاداش براساس
بهترین اعمال افراد. واینک در این آیه سومین نتیجهي ایمان و کردار شایسته را داخل شدن در زُمرهي صالحان و شایستگان معرفی
کرده است. 2. ایمان و عمل شایسته به روح انسان رنگ میدهد و او را در ردیف صالحان قرار میدهد؛ یعنی انسان به مرحلهاي
3. اگر انسان همنشین و همراه میرسد که همنشین و همراه شایستگان درگاه الهی میشود. ص: 41
شایستگان باشد، یک ارزش و امتیاز براي او به شمار میآید؛ چراکه کمال همنشین در انسان اثر میکند و مجالست با شایستگان
انسان را به سوي صفات عالی و شایسته سوق میدهد و تأثیرات روانی و اجتماعی براي انسان به همراه دارد و به شخصیت او ارزش
. بیشتري میدهد. آموزهها و پیامها: 1. مؤمن شایستهکردار شوید تا مورد عنایت خدا قرار گیرید و همردیف شایستگان شوید. 2
همنشینی با شایستگان یک امتیاز و ارزش است. *** قرآن کریم در آیات دهم و یازدهم سورهي عنکبوت شخصیت متزلزل و
دوگانهي منافقان را به تصویر میکشد و با یادآوري علم الهی به حالات افراد میفرماید: 10 و 11 . وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ
فَإذَا اوذِيَ فِی اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَۀَ النَّاسِ کَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِنْ جَ اءَ نَصْ رٌ مِنْ رَبِّکَ لَیَقُولُنَّ إنَّا کُنَّا مَعَکُمْ أوَ لَیْسَ اللَّهُ بِأعْلَمَ بِمَ ا فِی صُ دُورِ
و [لی «. به خدا ایمان آوردهایم » : العَالَمِینَ* وَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیَعْلَمَنَّ المُنَافِقِینَ و برخی از مردم کسانی هستند که میگویند
هنگامی که در [راه خدا آزار میشوند، فتنه [گري مردم را همچون عذاب الهی قرار میدهند؛ و اگر از سوي پروردگارت یاري (و
و آیا خدا به آنچه در سینههاي جهانیان است داناتر نیست؟!* و مسلماً، «. البته ما با شما بودیم » : پیروزي) فرا رسد، حتماً میگویند
خدا کسانی را که ایمان آوردند معلوم میدارد (و میشناسد)؛ و حتماً، منافقان را (نیز) معلوم میدارد. تفسیر قرآن مهر جلد
صفحه 15 از 137
شانزدهم، ص: 42 نکتهها و اشارهها: 1. منافقان شخصیتی دوگانه دارند و از آنجا که ایمان واقعی و ثابت ندارند، در پیروزيها و
کامیابیها خود را شریک مؤمنان میدانند، اما در هنگام مشکلات و فتنهها عقب گرد میکنند و دست از ایمان بر میدارند. 2. بنا
ولی در همان محیط از منافقان سخن میگوید. این نشان میدهد که «1» بر قول مشهور، سورهي عنکبوت در مکه نازل شده است
خط نفاق از مکه شروع شده و در مدینه ادامه یافته و شدّت گرفته است، به طوري که منافقان در مدینه به صورت گروهی منسجم و
توطئهگر درآمدند. 3. برخی مفسران برآناند که منافقان دو گروه هستند: الف) کسانی که اصولًا در باطن خویش ایمان ندارند. ب)
کسانی که ایمان سستی دارند و در شرایط عادي و در هنگام پیروزي اظهار ایمان میکنند، ولی در هنگام مشکلات و در شرایط
4. در این آیه به پیروزي پیامبر صلی الله علیه «2» . سخت عقیدهي خود را عوض میکنند. و آیهي فوق از گروه دوّم سخن میگوید
و آله در مکه اشاره شده است. این پیروزي اشاره به چه مطلبی است؟ در پاسخ این پرسش باید گفت که اولًا، در این آیه مطلب به
و این مطلب دلیل بر تحقق آن در مکه نیست. تفسیر قرآن مهر «. اگر خدا در آینده به تو پیروزي بدهد » صورت شرطی بیان شده که
جلد شانزدهم، ص: 43 و ثانیاً، مسلمانان در مکه پیروزيهاي غیر نظامی داشتند؛ همچون پیروزي تبلیغاتی و پیشرفت اسلام در میان
یاد شده است، ولی از مجازات الهی با عنوان عذاب یاد شده است. این « فتنه » 5. در این آیه از آزارهاي مردم با عنوان «1» . مردم
اختلاف تعبیر اشاره به آن است که آزارهاي مردم در حقیقت عذاب نیست، بلکه وسیلهي آزمایش و تکامل انسان و جزئی از
.6 «2» . برنامهي کلی امتحان الهی است؛ پس نباید این آزارها عذاب الهی به شمار آید و بهانهاي براي دست برداشتن از ایمان شود
عذاب الهی معمولًا کیفر عملکرد افراد کافر و ناسپاس است، در حالی که فتنهها و مشکلات و آزمایشها براي مؤمنان است و نیز
عذاب الهی هنگامی که فرود آید، راه فراري از آن نیست، در حالی که انسان میتواند در برابر مشکلات و فتنهها مقاومت کند و بر
آنها پیروز شود و از امتحان الهی سربلند بیرون آید. آموزهها و پیامها: 1. منافقان دو چهرهاند (آنها را به خوبی بشناسید). 2. نشانهي
منافق آن است که در پیروزيها شریک شماست، اما در مشکلات همراه شما نیست (پس آنها را بشناسید و مواظب باشید). 3. مرز
فتنههاي مردم و آزمایشها، از عذاب الهی جداست. 4. خدا از حالات درونی و ایمان واقعی افراد آگاهاست (پس دست از نفاق
بردارید). *** ص: 44 قرآن کریم در آیات دوازدهم و سیزدهم سورهي عنکبوت به توطئهي
کافران براي فریب مؤمنان و به دو قانون در مورد خطاها و گناهان اشاره میکند و میفرماید: 12 و 13 . وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ
آمَنُوا اتَّبِعُوا سَبِیلَنَا وَلْنَحْمِلْ خَطَایَاکُمْ وَمَا هُمْ بِحَامِلِینَ مِنْ خَطَایَاهُمْ مِنْ شَیْءٍ إنَّهُمْ لَکَاذِ بُونَ* وَلَیَحْمِلُنَّ أ ثْقَالَهُمْ وَأ ثْقَالًا مَعَ أ ثْقَالِهِمْ
از راه ما پیروي کنید، و باید » : وَلَیُسْأ لُنَّ یَوْمَ القِیَامَۀِ عَمَّا کَانُوا یَفْتَرُونَ و کسانی که کفر ورزیدند، به کسانی که ایمان آوردند گفتند
و [لی آنان هیچ چیزي از خطاهایشان را بر دوش نخواهند گرفت؛ [چرا] که آنان مسلماً دروغگو «. خطاهاي شما را بر دوش کشیم
هستند.* و قطعاً، بارسنگین (گناهان) آنها را، و بار سنگین (گناهان دیگران) را، با بار سنگین (گناهان) شان بردوش میکشند؛ و
مسلماً، روز رستاخیز از آنچه (برخدا به دروغ) می بستند، بازپرسی خواهند شد. نکتهها و اشارهها: 1. این آیه به وسوسهگرانی اشاره
میکند که در هنگام تحریک دیگران به کار خلاف میگویند: اگر گناهی دارد به گردن ما! در حالی که هیچ کس نمیتواند بار
گناه دیگري را به دوش کشد. 2. در این آیه به دو قانون و سنّت الهی در مورد گناه اشاره شده است. الف) هر کس بار گناه خود
را به دوش میکشد و هیچ کس نمیتواند گناه دیگري را به عهده گیرد؛ زیرا خدا عادل است و کسی را به خاطر جرم دیگران
مجازات نمیکند. ب) اگر کسی در راه گمراه کردن دیگران و تشویق به گناه تلاش کند، در گناه دیگران شریک است و بار آن به
3. در برخی احادیث از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که هر کس عهدهي اوست. ص: 45
روش بدي را پایهگذاري کند، گناه آن روش و گناه کسانی که بدان عمل میکنند به عهدهي اوست، بدون آن که از گناه آن عمل
4. در این آیه بیان شده که روز رستاخیز از کافران در مورد دروغهایی که بسته «1» . (در مورد عمل کنندگان) چیزي کاسته شود
بودند پرسش میشود، مقصود از این دروغها چیست؟ پاسخ آن است که مقصود یا دروغی است که به خدا میبستند (و بتپرستی
صفحه 16 از 137
را به خدا نسبت میدادند) و یا این که کفر را بدون گناه جلوهدادند و این دروغ محض بود و یا ظاهر سخنان آنان این بود که هر
کس میتواند گناه دیگري را به دوش گیرد و این هم دروغ بود. و یا این که واقعاً در رستاخیز از آنان خواسته میشود که گناهان
دیگران را به دوش گیرند و آنان سر باز میزنند و دروغشان آشکار میشود. آموزهها و پیامها: 1. فریب سخنان و وعدههاي توخالی
کافران را نخورید (که آنان درپی گمراه ساختن شما هستند). 2. هرکس مسئول اعمال خویش است و بار گناه خود را به دوش
میکشد. 3. گمراه کنندگان، علاوه برگناه خود، بار گناه دیگران را نیز به دوش میکشند. 4. روز رستاخیز روز پاسخگویی در
مورد نسبتهایی است که میدهید (پس مراقب سخنان خود باشید و براي آن روز آماده شوید). *** تفسیر قرآن مهر جلد
شانزدهم، ص: 46
ماجراي نوح (ع)
قرآن کریم در آیات چهاردم و پانزدهم سورهي عنکبوت به رسالت نوح علیه السلام و نابودي عبرت آموز ستمکاران و نجات
مؤمنان قوم او اشاره کرده، میفرماید: 14 و 15 . وَلَقَدْ أرْسَلْنَا نُوحاً إلَی قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أ لْفَ سَنَۀٍ إلَّاخَمْسِینَ عَاماً فَأخَذَهُمُ الطُّوفَانُ
وَهُمْ ظَ الِمُونَ* فَأنجَیْنَاهُ وَأصْحَابَ السَّفِینَۀِ وَجَعَلْنَاهَا آیَۀً لِلْعَالَمِینَ و به یقین، نوح را به سوي قومش فرستادیم و در [میان آنان هزار
سال، جز پنجاه سال، درنگ کرد؛ و (سرانجام) سیلاب آنان را فراگرفت، در حالی که آنان ستمکار بودند.* و او و همراهان کشتی
را نجات دادیم؛ و آن را نشانهاي (عبرتآموز) براي جهانیان قرار دادیم. نکتهها و اشارهها: 1. این آیات نوعی دلداري به پیامبر
اسلام صلی الله علیه و آله و یاران اوست که در شرایط سخت مکه تحت فشار بودند؛ یعنی این آیات با بیان سرگذشت نوح علیه
السلام و مشکلات او درهدایت مردم و فرجام مؤمنان و کافران قوم او، به مسلمانان دلداري میدهد که سرانجام مؤمنان نجات
مییابند و کافران هلاك میشوند. 2. سرگذشت حضرت نوح علیه السلام در سورههاي هود و شعراء به طور مفصل بیان شده است.
این پیامبر الهی 950 سال در میان قوم خود درنگ کرد و آنان را به سوي توحید فراخواند، ولی جز گروه اندکی (حدود هشتاد نفر)
ایمان نیاوردند و در پایان، عذاب الهی به صورت سیلابی عظیم برقوم نوح فرستاده شد و همهي کافران هلاك شدند. تفسیر قرآن
البته عمر «1» . 3. برخی مفسران برآناند که 950 سال مدت تبلیغ نوح بود و مدت عمر او بیش از این بود مهر جلد شانزدهم، ص: 47
4. تعبیر به هزار سال به جز «2» . انسان در اعصار گذشته طولانیتر از حال بود، ولی عمر نوح علیه السلام فوقالعاده و اعجازگونه بود
آن را بیشتر جلوه « هزار » پنجاه سال، به جاي تعبیر نهصد و پنجاه سال، براي اشاره به عظمت این زمان طولانی است که واژهي
میدهد. 5. قوم نوح تا لحظهي نزول عذاب به ستمکاري خود ادامه دادند و در حالی سیلاب آنان را فراگرفت که به شرك و ستم
6. ما جراي قوم نوح و هلاکت کافران و کشتی عجیب و معجزهآساي او که عامل نجات مؤمنان شد، همگی «3» . مشغول بودند
تا از سرنوشت این قوم درس عبرت بیاموزند و راه شرك و ستم نپویند. آموزهها و پیامها: «4» نشانهاي عبرتآموز براي جهانیان بود
. 1. ستمکاري عامل نزول عذاب الهی و هلاکت است. 2. از سرگذشت قوم نوح و فرجام کافران و مؤمنان درس عبرت بگیرید. 3
صبر و تلاش طولانی نوح الگویی براي رهبران الهی و مبلغان دینی است. *** ص: 48
ماجراي ابراهیم (ع) و دلایل شرك ستیزي او
قرآن کریم در آیهي شانزدهم سورهي عنکبوت به سرنوشت ابراهیم و دعوت توحیدي او اشاره میکند و میفرماید: 16 . وَإ بْرَاهِیمَ
خدا را پرستش » : إذْ قَالَ لِقَوْمِهِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ و (یاد کن) ابراهیم را هنگامی که به قومش گفت
کنید و خودتان را از [عذاب او حفظ کنید، که این براي شما بهتر است، اگر بدانید. نکتهها و اشارهها: 1. سرگذشت ابراهیم علیه
السلام در سوره هاي متعددي از قرآن همچون سورهي بقره، آل عمران، انعام، توبه، هود، انبیاء، مریم، حج، ابراهیم و حجر آمده
صفحه 17 از 137
است و در این سوره نیز از آیهي شانزدهم تا بیست و هفتم به سرگذشت این پیامبر توحیدي اشاره شده است. تا رهبران الهی و مردم
از سرگذشت او اطلاع یابند و الگوي زندگی و مبارزات آنان گردد. 2. در این آیه به دو رکن اساسی از برنامههاي اعتقادي و عملی
ابراهیم علیه السلام اشاره شده است که از اصول اساسی دعوت همهي پیامبران است. این دو اصل عبارتاند از: دعوت به توحید و
دعوت به تقوا. 3. توحید ابعاد گوناگونی دارد که در این آیه به توحید در پرستش اشاره شده است؛ زیرا بت پرستان قوم ابراهیم
علیه السلام در این مطلب گرفتار انحراف شده و به دامن شرك افتاده بودند. 4. در این آیه اشاره شده که اگر شما آگاه باشید،
متوجه میشوید که توحید و تقوا براي شما نیکوتراست؛ چون شما را از انحرافات عقیدتی و آلودگیهاي شرك و گناه نجات
میدهد و سعادت دنیا و آخرتتان را تأمین میکند. ص: 49 آموزهها و پیامها: 1. توحید و تقوا را
سرلوحهي برنامههاي خود قرار دهید، که اینها براي شما بهتر است. 2. آگاهی، زیرساخت هدایت جامعه است. *** قرآن کریم در
آیهي هفدهم سورهي عنکبوت به استدلالهاي ابراهیم علیه السلام براي نفی شرك و بت پرستی اشاره میکند و میفرماید: 17 . إنَّمَا
تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أوْثَاناً وَتَخْلُقُونَ إفْکاً إنَّ الَّذِینَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا یَمْلِکُونَ لَکُمْ رِزْقاً فَا بْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْکُرُوا
لَهُ إلَیْهِ تُرْجَعُونَ (شما) تنها بتانی (سنگی) را که غیر از خدا هستند، میپرستید و فقط دروغی بزرگ میسازید؛ در واقع کسانی را که
جز خدا پرستش میکنید، براي شما مالک هیچ روزياي نیستند؛ پس روزي را نزد خدا بجویید و وي را پرستش کنید و او را سپاس
گویید؛ که فقط به سوي او بازگردانده میشوید. نکتهها و اشارهها: 1. ابراهیم علیه السلام با استدلالها و بیانهاي مختلف مردم را از
بتپرستی منع میکرد و بطلان شرك را براي آنان روشن میساخت. آري؛ یکی از خدمات پیامبران الهی به بشریت، مبارزه با
ابراهیم علیه السلام با «1» . دراصل به معناي سنگهایی است که میتراشیدند و عبادت میکردند « اوثان » . خرافهي بتپرستی بود. 2
این تعبیر اشاره میکند که شما چگونه سنگهاي بیجانی را که خودتان میتراشید، سزاوار پرستش میدانید. تفسیر قرآن مهر جلد
به معناي چیزي است که از صورت حقیقی خود دگرگون شده باشد و به دروغ هاي بزرگ نیز افک « افْک » .3 شانزدهم، ص: 50
میگویند. مشرکان دروغ بزرگی ساخته و بافته بودند. آنان با ساختن و تراشیدن بتها و شریک خدا قرار دادن آنها، بزرگترین
4. در این آیه اشاره شده که یکی از انگیزههاي پرستش، حسّ سپاسگزاري در برابر «1» . تهمت و دروغ را بر خدا میبستند
5. در «2» . نعمتدهنده است و از آن جاکه خدا نعمت دهندهي حقیقی است، پس سپاسگزاري و پرستش نیز مخصوص اوست
پایانِ آیه، رستاخیز و بازگشت همگان به سوي خدا یادآوري شده است؛ این ممکن است نوعی تهدید براي مشرکان باشد که پس
از اثبات بطلان شرك بازهم با لجاجت به بتپرستی ادامه میدهند. و یا استدلال دیگري براي بطلان بتپرستی است که اشاره
میکند اگر شما سعادت اخروي را میطلبید، بدانید که از دست بتها کاري ساخته نیست و بازگشت شما فقط به سوي خداست.
آموزهها و پیامها: 1. بت پرستی نوعی دروغآفرینی است. 2. کسی را بپرستید و سپاسگزاري کنید که فرجام شما به سوي او و رزق
شما به دست اوست. *** قرآن کریم در آیهي هیجدهم سورهي عنکبوت با یادآوري وظیفهي پیامبران و مخالفتهاي مردم
میفرماید: 18 . وَإنْ تُکَ ذِّبُوا فَقَدْ کَذَّبَ امَمٌ مِنْ قَبْلِکُمْ وَمَا عَلَی الرَّسُولِ إلَّاالبَلاغُ المُبِینُ ص: 51 و اگر
(مرا) تکذیب کنید، پس به تحقیق امتهاي پیش از شما (نیز پیامبران را) تکذیب کردند؛ و بر فرستاده [ي خدا وظیفهاي جز رساندن
نکتهها و اشارهها: 1. مفسران قرآن در مورد این آیه دو دیدگاه دارند: الف) این آیه ادامهي سخنان «. [پیام روشنگر و] آشکار نیست
البته «1» . ابراهیم علیه السلام با ملت خویش است. ب) این سخن خطاب به مشرکان مکه در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله است
2. این آیه به رهبران الهی دلداري میدهد «2» . سیاق آیات و ارتباط و پیوستگی این آیه با آیات قبل و بعد، مؤید دیدگاه اول است
که شیوهي مردم درطول تاریخ یکسان بوده است و همیشه گروهی موافق و گروهی مخالف تعالیم پیامبران بودهاند، پس نباید از این
مسأله نگران و ناراحت باشید. 3. وظیفهي فرستادگان خدا فقط ابلاغ آشکار و روشنگر آموزههاي دینی است؛ البته مقصود آن
نیست که پیامبران وظیفههاي فردي و اجتماعی دیگري همچون امر به معروف و نهی از منکر و یا تشکیل حکومت و مانند آن
صفحه 18 از 137
ندارند، بلکه حصر در این آیه نسبی است؛ یعنی وظیفهي آنان نسبت به مشرکانِ تکذیبگر فقط ابلاغ روشن تعالیم الهی است و
وظیفه ندارند که با آنان بجنگند و یا آنان را مجبور به پذیرش توحید نمایند. ص: 52 آموزهها و
پیامها: 1. رهبران و مبلغان الهی از مخالفت دیگران نگران نباشند که این شیوهي تاریخی مشرکان است. 2. وظیفهي رهبران الهی
پیامرسانی و روشنگري است. *** قرآن کریم در آیات نوزدهم و بیستم سورهي عنکبوت با سفارش به جهانگردي، انسانها را
متوجه آغاز و انجام آفرینش میکند و میفرماید: 19 و 20 . أوَ لَمْ یَرَوْا کَیْفَ یُبْدِئُ اللَّهُ الخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ إنَّ ذَلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیرٌ* قُلْ
سِیرُوا فِی الأرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأ الخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأةَ الآخِرَةَ إنَّ اللَّهَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ و آیا اطلاع نیافتهاند که خدا چگونه
در زمین گردش کنید و » : آفرینش را آغاز میکند، سپس آن را باز میگرداند؟! [چرا] که آن (کار) بر خدا آسان است.* بگو
بنگرید که چگونه (خدا) آفرینش را آغاز کرد؛ سپس خدا پدیدهي آخرت را پدید می آورد؛ [چرا] که خدا بر هر چیزي تواناست.
نکتهها و اشارهها: 1. آیات نوزدهم تا بیست و سوم سورهي عنکبوت به صورت جملات معترضهاي در میان داستان سرگذشت
ابراهیم علیه السلام است؛ یعنی قرآن گاهی داستان را رهامی کند و نتیجهگیريهایی را بیان میکند، تا فایدهي تربیتی داشته باشد.
2. این آیات امکان معاد را از طریق مشاهده و اطلاع از قدرت بیکران الهی اثبات میکند. آري؛ اگر انسان از طریق علم
کیهانشناسی به عجایب آغاز خلقت جهان و از طریق علم زمینشناسی و فسیلشناسی به کیفیت آغاز خلقت زمین و موجودات پی
ببرد، متوجه برخی از اسرار حیات میشود و به قدرت لا یزال الهی در آفرینش موجودات و نیز قدرت او بر اعادهي آنها در رستاخیز
در این جا، یا مشاهدهي علمی است؛ یعنی اطلاع یافتن « رؤیت » 3. مقصود از آگاه میشود. ص: 53
انسان از چگونگی آغاز آفرینش و قدرت خدا براي اعادهي آن در رستاخیز، زیرا قدرت بر خلق چیزي، دلیل برقدرت بر خلق
دوباره و یا خلق نظایر آن است. و یا منظور، مشاهدهي با چشم است؛ یعنی انسان با چشم زنده شدن زمینهاي مرده و روییدن
البته مانعی ندارد که «1» . گیاهان و مراحل خلقت کودکان را میبیند و به قدرت خدا بر زنده کردن مردگان در معاد آگاه میشود
مقصود از رؤیت هر دو معنا باشد. 4. وقتی کسی قادر باشد یک بار چیزي را بیافریند، آفرینش مجدد آن براي او آسانتر است. البته
تعابیر ساده و مشکل در کارهاي بشري معنا دارد و گرنه در برابر قدرت بیانتهاي الهی همه چیز آسان است. 5. قرآن کریم بارها
چرا که انسان در جهانگردي میتواند آثار گذشتگان و نشانه هاي «2» ؛ انسانها را به گردشگري و سیر و سفر دعوت کرده است
قدرت خدا را مشاهده کند و بر علم و معرفت خویش بیفزاید. آموزهها و پیامها: 1. با مطالعه در آغاز خلقت، به فرجام آن پی ببرید.
2. قدرت خدا نامحدود و معاد براي او آسان است. 3. به جهانگردي هدفمند بپردازید. 4. هدف گردشگري و سیر و سفر را شناخت
بهتر توحید و معاد قرار دهید. *** ص: 54 قرآن کریم در آیات بیست و یکم و بیست و دوم
سورهي عنکبوت به قدرت خدا براي رحمت و عذاب انسانها و ناتوانی آنها در برابر آن اشاره میکند و میفرماید: 21 و 22 . یُعَذِّبُ
مَنْ یَشَاءُ وَیَرْحَمُ مَنْ یَشَاءُ وَإلَیْهِ تُقْلَبُونَ* وَمَا أ نْتُمْ بِمُعْجِزِینَ فِی الأرْضِ وَلا فِی السَّمَاءِ وَ مَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلا نَصِیرٍ هرکس
را بخواهد (و مستحق بداند)، مجازات میکند و هرکس را بخواهد (و شایسته بداند)، رحم میکند؛ و فقط به سوي او بازگردانده
نکتهها و «. میشوید.* و شما عاجز کننده (ي خدا) در زمین و در آسمان نیستید، و جز خدا، هیچ سرپرست و یاوري براي شما نیست
2. در این آیه فرمود «1» . اشارهها: 1. در این آیات مقصود از عذاب و رحمت، مجازات و پاداش دنیوي یا اخروي و یا هر دو است
هرکس را خدا بخواهد عذاب یا رحمت میکند؛ البته ارادهي خدا همراه با حکمت و عدل است و کسی را بدون دلیل مجازات
نمیکند، بلکه هر کس را شایسته و مستحق پاداش یا مجازات ببیند، همان طور با او رفتار میکند. 3. در این آیات اشاره شده که
میشود. این نکته اشاره به آن است که انسان در قیامت از صورت خاك بیجان به صورت « دگرگون و منقلب » انسان به سوي خدا
«2» . موجود زندهاي منقلب میشود، یا این که انسان در رستاخیز کاملًا دگرگون و زیرورو میشود و اسرار درونش آشکار میگردد
4. با این که رحمت خدا بر غضب او پیشی گرفته است، چرا در این آیه، اول از عذاب ص: 55
صفحه 19 از 137
سخن گفته، سپس از رحمت او یاد کرده است؟ در پاسخ باید گفت: مقصود این آیه تهدید مخالفان است و در مقام تهدید عذاب
را اول بیان میکنند، و گرنه رحمت الهی بر غضب او مقدم است. 5. مخالفان نمیتوانند از گسترهي قدرت الهی فرار کنند و او را از
و نمیتوانند از قلمرو قدرت او خارج شوند و نیز «1» تعقیب خود عاجز سازند؛ چون همهي آسمانها و زمین قلمرو حکومت اوست
. در درون کشور او هم نمیتوانند بر کسی تکیه کنند و در برابر خدا بایستند. پس همهي راههاي برونی و درونی فرار بسته است. 6
به معناي یاور است. برخی از مفسران در مورد تفاوت این دو واژه گفتهاند که ولیّ اشاره به « نصیر » به معناي سرپرست و « ولیّ »
سرپرستی است که بدون درخواست به انسان کمک میکند و نصیر اشاره به یاوري است که بعد از درخواست کمک، به یاري
یا اشاره به معبودان پنداري مشرکان، همچون فرشتگان است و یا تأکید و مبالغه است ،« ولا فی السّماء » انسان میشتابد. 7. تعبیر
آموزهها و پیامها: 1. قدرت «2» . براین که اگر بر فرض میتوانستید به آسمان بروید باز هم نمیتوانستید از قدرت خدا خارج شوید
خدا در مورد عذاب و رحمت محدود نیست. 2. فرار از تحت حکومت خدا ممکن نیست. 3. بازگشت شما به سوي خداي قدرتمند
است که هیچ یاوري و راه ص: 56 فراري به سوي غیر او ندارید (پس مراقب عقاید و اعمال خود
باشید). 4. در اندیشهي امدادگیري از غیر خدا و راه گریز از قدرت او نباشید. *** قرآن کریم در آیهي بیست و سوم سورهي
عنکبوت به ناامیدي و کیفر کافران اشاره میکند و میفرماید: 23 . وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَلِقَائِهِ اوْلَئِکَ یَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِی وَاوْلَئِکَ
لَهُمْ عَذَابٌ ألِیمٌ و کسانی که نشانههاي خدا و ملاقات او را منکر شدند، آنان از رحمت من ناامیدند؛ و آنان برایشان عذاب دردناکی
دراین آیه، یا نشانههاي عظمت پروردگار در نظام آفرینش (یعنی آیات تکوینی) « آیات خدا » است. نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از
معاد است و در نتیجه، آیه اشاره به توحید و معاد دارد و یا مقصود آیات تشریعی است که خدا « لِقاء » است، همان طور که منظور از
بر پیامبرش وحی کرده است که در این صورت آیه اشاره به توحید، نبوت و معاد دارد. البته ممکن است آیه به هردو معنا اشاره
2. انکار توحید و معاد، عامل یأس و ناامیدي از رحمت الهی است و کافران نباید هیچ امیدي به رحمت خدا در «1» . داشته باشد
رستاخیز داشته باشند، بلکه عذاب دردناك در انتظار آنهاست. آموزهها و پیامها: 1. توحید و معاد را انکار نکنید که گرفتار یأس و
محرومیت از رحمت الهی میشوید. 2. کفر زمینهساز عذاب اخروي است. *** ص: 57 قرآن کریم
در آیهي بیست و چهارم سورهي عنکبوت به پاسخ غیرمنطقی و تهدیدآمیز مشرکان به ابراهیم و نجات عبرت آموز او اشاره میکند
و میفرماید: 24 . فَمَ ا کَ انَ جَوَابَ قَوْمِهِ إلَّاأنْ قَالُوا ا قْتُلُوهُ أوْ حَرِّقُوهُ فَأنجَاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ إنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ و [لی پاسخ
وخدا او را از آتش نجات داد. قطعاً، در آن (ماجرا) «. او را بکشید؛ یا وي را بسوزانید » : قوم او [: ابراهیم جز این نبود که گفتند
نشانههایی است براي گروهی که ایمان میآورند. نکتهها و اشارهها: 1. با این که ابراهیم علیه السلام استدلالهاي متعددي براي
اثبات توحید و نفی شرك آورد، مشرکان پاسخ منطقی براي او نیاوردند و اصولًا پاسخی نداشتند؛ از این رو به سراغ تهدید و
روشهاي غیر منطقی رفتند. 2. گروهی از مشرکان طرفدار اعدام معمولی ابراهیم علیه السلام بودند ولی گروهی دیگر سوزندان او
را پیشنهاد میکردند که بدترین نوع اعدام است. 3. ماجراي در آتش انداختن ابراهیم علیه السلام و سردشدن آتش به فرمان خدا و
71 سورهي انبیاء بیان شد. 4. در این آیه بیان شده که در ماجراي ابراهیم علیه السلام نشانههاي - نجات ابراهیم در آیات 68
عبرتآموزي براي مؤمنان است؛ چون: از طرفی به صورت معجزهآسایی آتش در جسم ابراهیم علیه السلام تأثیر نکرد و از طرف
دیگر ستمکاران بسیار نتوانستند بر یک پیامبر تنها، پیروز شوند و دیگر این که مکتب توحیدي ابراهیم در طول تاریخ باقی ماند.
2. مخالفان آموزهها و پیامها: 1. مخالفان دین، پاسخ منطقی در برابر رهبران الهی ندارند. ص: 58
رهبران الهی، خشونت طلباند. 3. خدا دوستان خود را در چنگال دشمنان تنها نمیگذارد و آنان را نجات میدهد. 4. از سرگذشت
ابراهیم درس عبرت بگیرید. *** قرآن کریم در آیهي بیست و پنجم سورهي عنکبوت به سخنان ابراهیم علیه السلام در مورد برخی
اهداف بت پرستان و فرجام عذابآلود آنان اشاره میکند و میفرماید: 25 . وَقَالَ إنَّمَ ا اتَّخَ ذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أوْثَاناً مَوَدَّةَ بَیْنِکُمْ فِی
صفحه 20 از 137
شما تنها » : الحَیَاةِ الدُّنْیَا ثُمَّ یَوْمَ القِیَامَۀِ یَکْفُرُ بَعْضُ کُمْ بِبَعْضٍ وَیَلْعَنُ بَعْضُ کُمْ بَعْضاً وَمَأوَاکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُمْ مِنْ نَاصِ رِینَ (ابراهیم) گفت
بتانی (سنگی) را که غیر از خدا هستند، (به پرستش) گرفتهاید، تا مایهي دوستی بین شما در زندگی دنیا باشد؛ سپس در روز
رستاخیز برخی از شما برخی را انکار میکند و برخی از شما برخی را لعنت میکند؛ و مقصد شما آتش است و هیچ یاوري براي
نکتهها و اشارهها: 1. ابراهیم علیه السلام پس از آن که از آتش نجات یافت، باز هم از مبارزه در راه هدف «! شما نخواهد بود
توحیدي خود دست برنداشت و به افشاگري در مورد بتپرستان و هشدار به آنان پرداخت. 2. در این آیه اشاره شده که بتها
مایهي دوستی مشرکان میشدند. این مطلب به خاطر آن بود که بتها رمز وحدت گروهها و قبیلههاي بتپرست و نیز مایهي پیوند
آنان با گذشتگان و سران آنها بودند؛ چراکه آنان مردم را به پیروي از بتها فرامیخواندند. 3. در روز رستاخیز تمام پیوندهاي
کافران گسسته میشود و هر یک گناه را به ص: 59 گردن دیگري میاندازد و سخنان و عقاید
آري؛ شرك و «1» . همدیگر را انکار میکنند و حتی همدیگر را لعنت میکنند، چون باعث گمراهی و عذاب یکدیگر شدهاند
بتپرستی که مایهي دوستی مشرکان در دنیا بود، مایهي تفرقه و برخورد آنان در رستاخیز میشود. 4. از برخی احادیث استفاده
میشود که مؤمنان در رستاخیز براي یکدیگر طلب آمرزش و شفاعت میکنند، در حالی که مشرکان به لعنت یکدیگر مشغول
میشوند. آري؛ پیوند محبت مؤمنان که براساس توحید و تقوا پایهگذاري شده است، در رستاخیز رنگ جاودانی به خود میگیرد و
محکمتر میشود. آموزهها و پیامها: 1. شرك، در دنیا محور دوستی مشرکان و در رستاخیز محور دشمنی آنان است. 2. فرجام
مشرکان، تنهایی و آتش است. 3. رهبران و مبلغان الهی دست از مبارزه با شرك برندارند و به افشاگري و هشدارگري بپردازند.
*** قرآن کریم در آیهي بیست و ششم سورهي عنکبوت به پیامد قیام ابراهیم علیه السلام و ایمان لوط به او اشاره میکند و
در واقع، من » : میفرماید: 26 . فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ وَقَالَ إنِّی مُهَاجِرٌ إلَی رَبِّی إنَّهُ هُوَ العَزِیزُ الحَکِیمُ و لوط به او [: ابراهیم ایمان آورد و گفت
ص: 60 نکتهها «. هجرت کننده به سوي پروردگارم هستم، که تنها او شکست ناپذیر [و] فرزانه است
«1» و اشارهها: 1. حضرت لوط علیه السلام پیامبري الهی بود که همزمان با ابراهیم علیه السلام زندگی میکرد و او را پسر خواهر
دانستهاند. هر چند افراد معدودي در سرزمین بابل به ابراهیم ایمان آوردند، از آن جا که ایمان لوط مهم «2» ابراهیم یا پسرخالهي او
من به سوي پروردگارم هجرت » بود، خدا آن را به صورت جداگانه و برجستهاي مطرح کرده است. 2. در مورد گویندهي جملهي
در بین مفسران دو دیدگاه وجود دارد: گروهی گویندهي آن را ابراهیم علیه السلام دانند و شواهد تاریخی نیز این دیدگاه «. میکنم
ولی برخی احتمال دادهاند که گویندهي سخن لوط باشد و ظاهر آیه نیز موافق این دیدگاه است. 3. حضرت «3» ، را تأیید میکند
ابراهیم علیه السلام پس از مبارزات فراوان و نجات از خطرآتش نمرودیان، تصمیم گرفت که از منطقهي بابل مهاجرت کند تا
درمنطقه اي آزاد به دعوت الهی خود ادامه دهد؛ از این رو از بابل به سرزمین شام مسافرت کرد و در این هجرت لوط و همسرش
ساره را به همراه برد. 4. ابراهیم علیه السلام گفت: من به سوي پروردگارم هجرت میکنم، در حالی که به سوي سرزمین شام رفت،
. این به خاطر آن بود که هجرت او در دین وراه رضاي پروردگار بود. آموزهها و پیامها: 1. مقصود هجرت پروردگار است. 2
رهبران و مبلغان الهی به ایمان آوردن افراد برجسته توجه کنند. *** ص: 61 قرآن کریم در آیهي
. بیست و هفتم سورهي عنکبوت به مواهب پنجگانهي الهی به ابراهیم علیه السلام در دنیا و آخرت اشاره میکند و میفرماید: 27
وَوَهَبْنَا لَهُ إسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِی ذُرِّیَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالکِتَابَ وَآ تَیْنَاهُ أجْرَهُ فِی الدُّ نْیَا وَإنَّهُ فِی الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ و اسحاق و یعقوب
را به او بخشیدیم و نبوّت و کتاب [الهی را در نسلش قرار دادیم و در دنیا پاداشش را به وي دادیم و قطعاً، او در آخرت از
شایستگان است. نکتهها و اشارهها: 1. خدا به ابراهیم علیه السلام فرزندي همچون اسحاق و نوهاي همچون یعقوب و نسلی پاك عطا
کرد تا خط توحیدي او را ادامه دهند و کتابهاي آسمانی را در نسل او قرار داد و جریان نبوت در نسل او تا پیامبر اسلام صلی الله
علیه و آله ادامه یافت و اینها از مواهب بزرگ خدا به ابراهیم علیه السلام بود. 2. مقصود از پاداش دنیوي ابراهیم علیه السلام، همان
صفحه 21 از 137
نام نیک و اموال فراوان و استجابت دعاي او دربارهي مکه و مراسم پرشکوه حج ابراهیمی بود که هر سال یاد و راه ابراهیم علیه
السلام را در دنیا زنده میسازد و تداوم میبخشد. 3. قرآن یکی از بزرگترین افتخارات ابراهیم علیه السلام را این گونه معرفی
آري؛ شایستگی «1» . میکند که او از شایستگان درگاه الهی شد. و این درخواست ابراهیم علیه السلام و دیگر پیامبران الهی بود
اعتقادي، عملی و اخلاقی یکی از افتخارات انسان هاي بزرگ است که در آخرت نیز جلوهگر میشود. تفسیر قرآن مهر جلد
شانزدهم، ص: 62 آموزهها و پیامها: 1. فرزند و نسل خوب از مواهب الهی است. 2. خدا پاداش مبارزان مهاجر را در دنیا و آخرت
عطا میکند. 3. بکوشید در رستاخیز از جملهي شایستگان باشید. ***
ماجراي لوط
. قرآن کریم در آیهي بیست و هشتم سورهي عنکبوت به سرگذشت قوم لوط و هم جنسگرایی آنان اشاره میکند و میفرماید: 28
قطعاً، » : وَلُوطاً إذْ قَالَ لِقَوْمِهِ إنَّکُمْ لَتَأ تُونَ الفَاحِشَ ۀَ مَا سَبَقَکُمْ بِهَا مِنْ أحَدٍ مِنَ العَالَمِینَ و (یادکن) لوط را هنگامی که به قومش گفت
. شما [عمل زشت (- ي) را مرتکب میشوید که هیچ یک از جهانیان در آن (کار) برشما پیشی نگرفته است! نکتهها و اشارهها: 1
83 آمده و مشابه مطالب آیهي فوق در آیهي - 84 و در سورهي هود آیات 74 - سرگذشت قوم لوط در سورهي اعراف آیات 80
80 سورهي اعراف آمده است. این تأکید و تکرار سرگذشت قوم لوط به خاطر آن است که خطر همجنسبازي بزرگ و مداوم
بود که به او ایمان آورد و همراه ایشان هجرت کرد و ابراهیم علیه السلام «1» خویشاوند ابراهیم علیه السلام « لوط » است. 2. حضرت
پیامبر بزرگ خدا، لوط را به منطقهاي ثروتمند از شامات فرستاد که در آنجا فحشا رواج داشت و در احادیث آمده است که قوم
لوط مردمی بخیل بودند و به همین جهت با همجنسگرایی ص: 63 مهمانان خویش را اذیت
یعنی ریشهي انحراف آنان بُخل و دنیادوستی بود) ودر برخی دیگر از احادیث آمده است که ) «1» میکردند تا از آنان بترسند
و آنان چنان به این عمل زشت علاقهمند شده بودند که حتی پیشنهاد «2» همجنسگرایی توسط شیطان به آنان آموزش داده شد
. ماجراي قوم لوط در سورههاي اعراف، هود، حجر، شعراء، انبیاء و نمل آمده است. 3 «3» . ازدواج با دختران لوط را نمی پذیرفتند
همجنسگرایی عملی زشت و ننگین است که توسط قوم لوط تأسیس شد؛ یعنی در ملتهاي پیشین سابقه نداشت و این زشتی آن
4. بخش «4» . را چندین برابر میکند؛ چون که قوم لوط پایهگذار یک روش غلط شدند و زمینهي گناه دیگران را فراهم ساختند
«5» . مهمی از تبلیغات حضرت لوط، مبارزه با فحشا و منکرات جنسی بود؛ چرا که مهمترین مشکل جامعهي او همجنسگرایی بود
آموزهها و پیامها: 1. منادیان دین، با اعمال زشتی همچون همجنسگرایی مخالف هستند. 2. با زشتیهاي نوپدید، مبارزه کنید.
*** ص: 64 قرآن کریم در آیهي بیست و نهم سورهي عنکبوت به انحرافات قوم لوط و پاسخ غیر
منطقی آنان به لوط اشاره میکند و میفرماید: 29 . أئِنَّکُمْ لَتَأ تُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِیلَ وَتَأ تُونَ فِی نَادِیکُمُ المُنکَرَ فَمَا کَانَ جَوَابَ
قَوْمِهِ إلَّاأنْ قَالُوا ا ئْتِنَا بِعَذَابِ اللَّهِ إنْ کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ آیا واقعاً، شما به سراغ مردان میروید و راه (تداوم نسل انسان) را قطع
اگر از راستگویانی، عذاب خدا را » : و پاسخ قومش جز این نبود که گفتند «!؟ میکنید و در محفلتان [کار] ناپسند انجام میدهید
بیان شد و اینک در « فحشاء » نکتهها و اشارهها: 1. در آیهي قبل گناه قوم لوط به صورت سربسته و مبهم تحت عنوان «. براي ما بیاور
این آیه به صورت صریح از گناه همجنسگرایی نام میبرد و آنان را بر این عمل سرزنش میکند. این یکی از فنون بلاغت است
که قرآن رعایت کرده است که در بیان مسائل مهم ابتدا مطلب به صورت سربسته و مبهم و بعد به صورت واضح بیان میشود، تا
2. همجنسگرایی داراي آثار و عواقب شومی است که برخی از «1» . مخاطب به تدریج آماده شود و به اهمیت گناه خویش پی ببرد
ب) از بین بردن هدف اصلی آمیزش «2» ؛ آنها عبارتاند از: الف) زیانهاي بهداشتی که همجنسگرایی براي هر دو طرف دارد
جنسی که همان ادامهي نسل است؛ ج) متزلزل شدن نظام خانواده. به عبارت دیگر در ازدواج طبیعی انسان ثمراتی است که در لواط
صفحه 22 از 137
تفسیر قرآن مهر «3» . نیست؛ مثل دوستی و محبت، ادامهي نسل انسان، تشکیل نظام خانواده، رعایت مسائل غریزي و طبیعی و دینی
جلد شانزدهم، ص: 65 اما متأسفانه در جهان کنونی در برخی از کشورهاي مدعی ترقی و پیشرفت همجنسگرایی به صورت قانونی
درآمده است. 3. در حدیثی از امام صادق علیه السلام در مورد فلسفهي تحریم همجنسگرایی آمده است: همجنسگرایی، علاقهي
.4 «1» . خانوادگی میان زن و شوهر را کم و نسل را قطع میکند و آمیزش جنسی طبیعی را از بین میبرد و فسادهاي زیادي دارد
در این آیه قطع کردن راه مسافران یا سرقت اموال آنان و یا قطع کردن راه تکثیر نسل انسان است، که معناي « قَطْع سَبیل » مقصود از
در « نادي » 5. مقصود از «2» . اخیر با سیاق آیه و روایات سازگارتر است، چون یکی از خطرهاي همجنسبازي قطع نسل آدمی است
این آیه مجالس عمومی است که گاهی مرکز تفریح است و از آن جا که مردم در آن جا همدیگر را ندا میدهند، به آن مجالس
نادي گفته میشود. قوم لوط در این مجالس کارهاي ناپسند میکردند؛ قمار میکردند و فحش میدادند و در حضور جمع بدن
6. حضرت لوط قوم خویش «4» . و سنگریزه به هم پرتاب میکردند و یکدیگر را مسخره مینمودند «3» خود را برهنه میساختند
را تهدید کرده بود که اگر دست از اعمال زشت برندارید گرفتار عذاب الهی میشوید و اکنون که آنان در برابر سخنان منطقی
لوط پاسخی نداشتند، جاهلانه از او درخواست کردند که عذاب الهی را بیاورد. ص: 66 آموزهها و
پیامها: 1. به خطر قطع نسل در همجنسبازي توجه کنید (و به سراغ این راه انحرافی نروید). 2. در مجالس عمومی و تفریحی،
کارهاي ناپسند نکنید. 3. همجنسگرایان اهل منطق و استدلال نیستند و خواستار عذاب الهیاند. *** قرآن کریم در آیهي سیام
پروردگارا! مرا » : سورهي عنکبوت به دعاي لوط اشاره میکند و میفرماید: 30 . قَالَ رَبِّ انصُ رْنِی عَلَی القَوْمِ المُفْسِدِینَ (لوط) گفت
نکتهها و اشارهها: 1. هر چند قوم لوط از روي جهل و ریشخند تقاضاي نزول عذاب الهی کردند، «. برگروه فسادگر پیروزگردان
ولی لوط پیامبر باز هم تقاضاي عذاب نکرد و فقط از خدا خواست که او را در برابر این قوم فسادگر یاري رساند و پیروز گرداند.
هر چند این دعاي لوط، همراه با تقاضاي قبلیِ قوم لوط در مورد نزول عذاب، نتیجهاي جز مجازات آنان نداشت. 2. در این آیه بر
فسادگري قوم لوط تأکید شده است و از این تعبیر استفاده میشود که همجنسبازي فساد و تباهی در پی دارد؛ چرا که اخلاق
انسانها را فاسد میسازد و جامعه را به آلودگی و ستمکاري سوق میدهد و نسل آیندهي انسان را تباه میکند. آموزهها و پیامها:
1. اگر مردم لجاجت کردند و راههاي هدایت را به روي خود بستند رهبران و مبلغان دینی، از خدا کمک بجویند. 2. همجنسبازي
نوعی فسادگري و تبهکاري است. *** ص: 67 قرآن کریم در آیات سی و یکم و سی و دوم
سورهي عنکبوت به گفتوگوي ابراهیم علیه السلام با فرشتگان در مورد عذاب قوم لوط و نجات مؤمنان آن قوم اشاره کرده،
میفرماید: 31 و 32 . وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا إبْرَاهِیمَ بِالبُشْرَي قَالُوا إنَّا مُهْلِکُو أهْلِ هَذِهِ القَرْیَۀِ إنَّ أهْلَهَا کَانُوا ظَالِمِینَ* قَالَ إنَّ فِیهَا لُوطاً قَالُوا
در » : نَحْنُ أعْلَمُ بِمَنْ فِیهَا لَنُنَجِّیَنَّهُ وَأهْلَهُ إلَّاامْرَأتَهُ کَ انَتْ مِنَ الغَابِرِینَ و هنگامی که فرستادگان ما براي ابراهیم مژده آوردند، گفتند
به یقین، لوط در این » : ابراهیم) گفت ) *«. واقع، ما مردم این آبادي (لوط) را هلاك میکنیم، [چرا] که مردمش ستمکار هستند
ما به کسانی که در آن (جا) هستند داناتریم؛ قطعاً، او و خاندانش را نجات میدهیم؛ جز زنش » : فرشتگان) گفتند ) «. (آبادي) است
77 آمده است و داستان - نکتهها و اشارهها: 1. مشابه این آیات در سورهي هود ضمن آیات 69 «. که از بازماندگان (در آبادي) بود
فرشتگان الهی را بیان کرده که خدمت ابراهیم علیه السلام رسیدند و مژدهي تولد اسحاق را به او دادند و بیان کردند که ما براي
عذاب قوم لوط آمدهایم و ابراهیم علیه السلام در مورد قوم لوط با آنان سخن گفت و یادآور شد که لوط پیامبر در میان آن قوم
است، اما فرشتگان خبر دادند که ما لوط و خانوادهاش را از عذاب نجات میدهیم. 2. شهر قوم لوط نزدیک سرزمین ابراهیم علیه
السلام بود و لوط پیامبر در آن زمان تابع رسالت ابراهیم علیه السلام بود و فرشتگانِ اخبار غیبی عذاب قوم لوط را نخست براي
ابراهیم بیان کردند و سپس به سراغ خود لوط رفتند. 3. قوم لوط ستمکار بودند؛ زیرا آنان با هم جنسبازي به خویشتن ستم می
کردند، همان طورکه به دیگران و مسافران ظلم میکردند؛ و همین ستمکاري آنان عامل هلاکت آنها شد. تفسیر قرآن مهر جلد
صفحه 23 از 137
4. در شهر قوم لوط، جز یک خانواده، مؤمن نبودند و آن هم خانوادهي لوط پیامبر بود، ولی در همین خانواده شانزدهم، ص: 68
البتّه این احتمال هست که افراد دیگري نیز ایمان آورده و قبل از «1» . نیز، همسر لوط منحرف شده بود و از این رو گرفتار عذاب شد
عذاب از آن شهر هجرت کردند و یا جزئی از اهل لوط شدند. 5. چرا ابراهیم علیه السلام به فرشتگان تذکر داد که لوط در میان قوم
خویش است؟ شاید این مطلب براي یادآوري و اطمینانآفرینی بود؛ یعنی ابراهیم میخواست مطمئن شود که لوط نجات مییابد و
و شاید ابراهیم میخواست به وسیلهي وجود لوط، دلیلی براي رفع عذاب از شهر قوم لوط «2» . فرشتگان نیز این اطمینان را دادند
به کسی گفته « غابِر » .6 «3» . فراهم کند، ولی فرشتگان بیان کردند که عذاب آنان قطعی است و خانوادهي لوط هم نجات مییابند
میشود که همراهانش بروند و او باقی بماند و از آن جا که خانوادهي لوط از شهر رفتند و همسر او در شهر باقی ماند، به او غابر
به معناي خویشاوندان نزدیک است. پیروان لوط و مؤمنان به او، همگی از خویشاوندان او و در نتیجه، یک « اهل » .7 «4» . گفته شد
استفاده میشود که همسر لوط، در آغاز منحرف نبود، ولی بعد راه خیانت را در پیش «6» 8. از آیات دیگر قرآن «5» . گروه بودند
گرفت و اسرار لوط را براي دشمنان او بازگو میکرد و ص: 69 کافران گناهکار را دوست داشت و
9. نکتهي عجیبی که از این آیه و آیات سورهي تحریم استفاده میشود آن است که در «1» . از این رو همراه آنان گرفتار عذاب شد
خانهي پیامبر بودن سبب نجات انسان نمیشود. زن لوط در خانهي مقدسی بود و دچار عذاب شد، ولی زن فرعون که در کاخ فساد
. و طغیان بود، با ایمان آوردن به راه موسی نجات یافت. آموزهها و پیامها: 1. ستمکاري عامل نابودي ملتها و شهرهاست. 2
خویشاوندي با شخصیت هاي الهی مانع عذاب گناهکاران نمیشود. 3. پیوند با خدا عامل نجات است، نه پیوند خویشاوندي با
پیامبران. 4. دوستان خدا از میان عذاب نجات مییابند و منحرفان باقی میمانند. 5. در هنگام مجازات، مراقب بیگناهان باشید. ***
قرآن کریم در آیهي سی و سوم سورهي عنکبوت به برخورد فرشتگان با لوط پیامبر و دلداري دادن به او اشاره میکند و میفرماید:
33 . وَلَمَّا أنْ جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطاً سِیءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَقَالُوا لا تَخَفْ وَلا تَحْزَنْ إنَّا مُنَجُّوكَ وَأهْلَکَ إلَّاامْرَأتَکَ کَانَتْ مِنَ الغَابِرِینَ
و هنگامی که فرستادگان ما به سوي لوط آمدند، بهخاطر (آمدن) آنان ناراحت شد و به جهت آنان، دستِ (قدرتش از حمایت
نترس و اندوهگین مباش! [چرا] که ما تو و خاندانت را نجات میدهیم، جز زنت » : کوتاه گشت و دل) تنگ شد و (فرشتگان) گفتند
که از بازماندگان (در آبادي) است. ص: 70 نکتهها و اشارهها: 1. داستان برخورد لوط با فرشتگان
81 سورهي هود به طور مفصل بیان شده است. همجنسبازان شهر به سوي خانهي لوط هجوم بردند و قصد تعرّض به - در آیات 77
فرشتگان را داشتند؛ چرا که آنان به صورت جوانانی خوشسیما مهمان لوط شده بودند و هر قدر لوط تلاش کرد آنان را از این کار
باز دارد موفق نشد. 2. در احادیث روایت شده که لوط در مزرعهي خود کار میکرد که ناگهان فرشتگان الهی را به صورت
جوانانی زیبا دید که به سراغ او میآیند و مایلاند مهمان او باشند. او که مردي مهمان نواز بود، از حضور این جوانان زیبا در شهري
3. لوط از دیدن فرشتگان ناراحت و بد «1» . که گرفتار انحراف جنسی بودند، ناراحت شد و مشکلات و آبروریزي را پیشبینی کرد
چون قوم خود را میشناخت و میدانست که چه پیش خواهد آمد. آري؛ او از این مهمانهاي ناخوانده دلش گرفت و «2» ؛ حال شد
4. فرشتگان الهی وقتی ناراحتی لوط را دیدند، خود را معرفی کردند و به او دلداري دادند و گفتند ما براي عذاب «3» . ناراحت شد
این قوم و نجات تو آمدهایم، پس نترس و اندوهگین نباش که آنان نه تنها به ما دسترسی پیدا نمیکنند، که به تو و خانوادهات نیز
« حُزن » ترس) در مورد حوادث ناگوار احتمالی، اما ) « خَ وف » . آزاري نمیرسد ولی همهي همجنسگرایان هلاك میشوند. 5
(اندوه) در مورد حوادث ناگوار قطعی به کار میرود. ص: 71 به عبارت دیگر، خوف مربوط به
آري؛ ترس و اندوه لوط به خاطر حوادث خطرناکی «1» . حوادث خطرناك آینده و حزن مربوط به حوادث دردناك گذشته است
بود که در مورد میهمانان خود به خاطر انحراف جنسی قومش پیشبینی میکرد. آموزهها و پیامها: 1. نسبت به مهمانان خود
احساس مسئولیت داشته باشید و در مورد خطرهایی که آنان را تهدید میکند بیمناك و اندوهگین شوید. 2. براي دوستان خدا،
صفحه 24 از 137
ترس و اندوهی نیست؛ چراکه خدا مؤمنان را نجات میدهد. *** قرآن کریم در آیات سی و چهارم و سی و پنجم سورهي
عنکبوت به عذاب عبرتآموز قوط لوط اشاره میکند و میفرماید: 34 و 35 . إنَّا مُنزِلُونَ عَلَی أهْلِ هَذِهِ القَرْیَۀِ رِجْزاً مِنَ السَّمَاءِ بِمَا
کَانُوا یَفْسُقُونَ* وَلَقَد تَرَکْنَا مِنْهَا آیَۀً بَیِّنَۀً لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ در حقیقت، ما بر مردم این آبادي به خاطر آنکه نافرمانی میکردند، (عذابی)
و به یقین، از این (آبادي) نشانهي (عبرتآموزِ) روشنی، براي گروهی که خردورزي *«. اضطرابآور از آسمان فرو میفرستیم
و آباديهاي اطراف آن است که « سَ دُوم » در این آیه همان شهر « قَریه » میکنند، برجاي گذاشتیم. نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از
در اصل به معناي اضطراب است و به هر چیزي که موجب اضطراب شود، همچون « رِجْز » . قوم لوط در آنها زندگی میکردند. 2
«2» . بلاهاي سخت، طاعون، برف و تگرگ شدید، وسوسهي شیطان و عذاب الهی گفته میشود
ص: 72 و در این جا مقصود عذاب قوم لوط است که طبق آیات دیگر قرآن نخست زلزلهاي شدید شهرهاي آنان را زیرورو کرد،
3. در این آیه علت عذاب قوم لوط را فسق و نافرمانی «1» . سپس بارانی از سنگ متراکم بر سرآنان بارید و نابود و مدفون شدند
و آنان اهل بازگشت و توبه نبودند تا «2» آنان بیان کرده است و تعبیر قرآن نشان میدهد که نافرمانی آنان مستمر بوده است
بخشیده شوند. 4. ویرانههاي شهر قوم لوط (یعنی شهر سَ دُوم)، نشانهي روشنی براي خردمندان است. آري؛ این ویرانهها در مسیر
آموزهها و پیامها: 1. فسق و نافرمانی عامل هلاکت «3» . کاروانهاي مردم حجاز قرار داشت و صبح و شام از کنار آنها میگذشتند
ملتهاست. 2. فرجام همجنسگرایانِ فاسق عذابآلود است. 3. خردمندان از سرنوشت قوم لوط عبرت بگیرند. ***
ماجراي شعیب
قرآن کریم در آیات سی و ششم و سی و هفتم سورهي عنکبوت به اصول دعوت شعیب پیامبر و مخالفت قوم او و عذاب آنان اشاره
میکند و میفرماید: 36 و 37 . وَإلَی مَدْیَنَ أخَ اهُمْ شُعَیْباً فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَارْجُوا الیَوْمَ الآخِرَ وَلا تَعْثَوْا فِی الأرْضِ مُفْسِدِینَ*
برادرشان ،« مَدْیَن » ( فَکَ ذَّبُوهُ فَأخَذَتْهُمُ الرَّجْفَۀُ ص: 73 فَأصْ بَحُوا فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ و به سوي (مردم
اي قوم [من ! خدا را پرستش کنید و به روز باز پسین امیدوار باشید، و در زمین تبهکارانه فساد » : شُعیب را (فرستادیم)؛ و گفت
. پس او را تکذیب کردند و (درنتیجه) زلزله آنان را فرو گرفت و در خانههایشان از پاي درآمدند. نکتهها و اشارهها: 1 *«. نَکنید
نام شهر و قبیلهي شعیب پیامبر علیه السلام بود، که در شرق خلیج عقبه قرار داشت. مردم این شهر که از فرزندان اسماعیل « مَدْین »
میخوانند. آنان توحید را رها کردند و گرفتار شرك و « مَعان » امروز این شهر را «1» . بودند، با لبنان، مصر و فلسطین تجارت داشتند
بتپرستی شدند و براي رونق بازار خویش دست به کمفروشی و تقلّب زدند و خدا شعیب پیامبر را به سوي آنان فرستاد تا آنان را
بود و یا آن که او رفتاري برادرانه و « مَدْین » در مورد شعیب یا اشاره به آن است که او از مردم قبیلهي « اخاهُم » هدایت کند. 2. تعبیر
بر آن تأکید میکند. 4. فساد در جامعه « مُفسدین » به معناي فسادکردن است و واژهي « تَعثَوْا » . خیرخواهانه با مردم داشت. 3
شکلهاي گوناگونی دارد؛ گاهی در کم فروشی، گاهی در تغییر میزانها و مقیاسهاي اجتماعی و گاهی از طریق عیب گذاشتن بر
اموال و اشخاص و یا تجاوز به آبرو، ناموس و جان مردم است. 5. شعیب سه اصل اساسی را براي دعوت خود مطرح کرد: الف)
6. ایمان توحید در عبادت؛ ب) امید به رستاخیز؛ ج) جلوگیري از فساد (یعنی پاکی جامعه). ص: 74
و امید به معاد، عامل کنترل درونی و دایمی انسان است، به طوري که آدمی همواره مراقب اعمال خویش است و نفس خود را
تربیت کند تا به پاداشهاي اخروي نایل شود و از دوزخ نجات یابد. 7. در آیهي 94 سورهي هود، عامل هلاکت قوم شعیب را
و در این جا، زلزلهي شدید معرفی کرده است. شاید صداي آسمانی شدید همراه با زلزلهاي مهیب شهر مدین را ویران ،« صیحه »
و زلزله و صیحهي «1» ساخته باشد. 8. عذاب قوم شعیب آنقدر شدید بوده که مردم بر زانو نشستند و در همان حال هلاك شدند
ناگهانی به آنان فرصت فرار نداد. آموزهها و پیامها: 1. رهبران الهی و مبلغان دینی برادرگونه با مردم برخورد کنند. 2. توحید، معاد
صفحه 25 از 137
و نفی فساد از اصول دعوت پیامبران الهی است. 3. فرجام مخالفت با پیامبران، عذاب است. ***
ماجراي عاد و ثمود
قرآن کریم در آیهي سی و هشتم سورهي عنکبوت به سرگذشت عبرت آموز قوم عاد و ثمود و عامل انحراف آنان اشاره میکند و
میفرماید: 38 . وَعَاداً وَثَمُودَ وَقَدْ تَبَیَّنَ لَکُمْ مِنْ مَسَاکِنِهِمْ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أعْمَالَهُمْ فَ َ ص دَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَکَانُوا مُسْتَبْصِ رِینَ و (قوم)
عاد و ثَمُود را (نیز هلاك کردیم)؛ و به یقین، (این) از خانههاي (ویران شدهي) آنان براي شما آشکار شده است؛ و شیطان
کارهایشان را براي آنان آراست و آنان را از راه (خدا) بازداشت، در حالی که آنان بینا بودند. نکتهها و اشارهها: 1. ماجراي قوم عاد
و پیامبرشان هود در آیهي 65 سورهي اعراف و آیات 50 به بعد سورهي هود و برخی سورههاي دیگر قرآن بیان شد. تفسیر قرآن
مهر جلد شانزدهم، ص: 75 و ماجراي قوم ثمود و پیامبرشان صالح در آیهي 73 سورهي اعراف، آیهي 61 سورهي هود و آیهي 21
به بعد سورهي احقاف و برخی سورههاي دیگر قرآن بیان شد. و در این جا فقط اشارهاي به این سرگذشت هاي عبرتآموز شده
است. 2. در این آیه اشاره شده که پس از سرکشی قوم عاد و ثمود و هلاکت آنان، ویرانههاي شهرهایشان در منظر شماست، چون
مردم مکه هر سال براي تجارت به سوي شام میرفتند و از کنار سرزمین حِجْر که در شمال جزیرة العرب است میگذشتند و
ویرانهي شهر قوم ثمود را میدیدند. و نیز هنگام مسافرت به یمن از کنار احقاف که در جنوب جزیرة العرب بود، میگذشتند و
ویرانههاي شهر قوم عاد را میدیدند. 3. مقصود از بینا بودن اقوام عاد و ثمود چیست؟ برخی مفسران این تعبیر را به معناي داشتن
عقل و درك کافی و برخی به معناي دارا بودن فطرت سالم و برخی به معناي راهنمایی پیامبران دانستهاند. ولی مانعی ندارد که
مقصود آیه هر سه مطلب باشد؛ یعنی قوم عاد و ثمود با آن که فطرت و وجدان بیدار و عقل کافی و پیامبرانی همچون هود و صالح
علیهما السلام داشتند و جاهل قاصر نبودند، باز هم لجاجت کردند و به دنبال وسوسههاي شیطان رفتند. 4. یکی از روشهاي شیطان
آن است که کارهاي زشت را درنظر گناهکاران زیبا جلوه میدهد؛ یعنی ارزشها را دگرگون میسازد و معیارهاي حق و باطل و
زشت و زیبا را درنظر افراد تغییر میدهد و آنان را از راه خدا باز میدارد و گمراه میسازد. 5. در جهان کنونی نیز شیطان و شیطان
صفتان با تبلیغات وسیع خود برخی اقوام را فریب میدهند، به طوري که بزرگترین جنایتها وظلمها را با نامهاي زیبا به بشریت
روا میدارند؛ کودکان فلسطینی را در وطن خودشان به خاك و خون میکشند و نام آن را مبارزه با تروریسم میگذارند و حقوق
ملتهاي جهان سوم را پايمال میکنند و نام آن را دفاع از آزادي، ص: 76 دموکراسی و حقوق
بشر میگذارند. آري؛ شیطانصفتان جهان تلاش میکنند که زشتیها را زیبا جلوه دهند، ولی ملتها بیدار شدهاند و با چشم خرد و
فطرت و با راهنمایی راهبران الهی جنایات آنها را میشناسند و افشا میکنند. آموزهها و پیامها: 1. به آثار باستانی قوم عاد و ثمود
بنگرید و از سرنوشت عذابآلود آنان عبرت بگیرید. 2. مراقب فریبکاري شیطان و تأثیر او در تغییر دیدتان باشید. 3. از چشم بینا
(عقل و فطرت و نبوّت) استفاده کنید و به کجراهه نروید. *** قرآن کریم در آیهي سی و نهم سورهي عنکبوت به سرگذشت
عبرتآموز موسی با سه مستکبر بزرگ اشاره میکند و میفرماید: 39 . وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَ اءَهُمْ مُوسَی بِالبَیِّنَاتِ
فَاسْتَکْبَرُوا فِی الأرْضِ وَمَا کَ انُوا سَ ابِقِینَ و قارون و فرعون و هامان را (نیز هلاك کردیم)؛ و به یقین، موسی با دلیلهاي روشن
(معجزهآسا) به سراغشان آمد؛ و در زمین تکبّر ورزیدند، و [لی پیشی گیرنده (بر ما) نبودند. نکتهها و اشارهها: 1. قارون مظهر
ثروتاندوزي و غرور و غفلت بود که در برابر موسی علیه السلام ایستاد و با ثروت خویش فخرفروشی کرد و در پایان هلاك
81 سورهي قصص گذشت. 2. فرعون از بزرگترین مستکبران جهان بود که در برابر - گردید. شرح ماجراي قارون در آیات 76
موسی گردنکشی کرد و در نهایت غرق شد. شرح ماجراي فرعون در سورههاي متعددي از قرآن از جمله بقره، اعراف، یونس،
3. هامان، وزیر هود، اسراء، طه، شعراء و قصص بیان شد و در سورهي غافر نیز خواهد آمد. ص: 77
صفحه 26 از 137
و فرمانده نظامی فرعون بود که الگوي کسانی است که همکار و یاور ستمکاران میشوند و بر نیروي نظامی خویش تکیه میکنند.
. آري؛ سرانجام او نیز غرق شد. شرح ماجراي هامان در آیهي 38 سورهي قصص گذشت و در آیهي 36 سورهي غافر خواهد آمد. 4
آن است که آنان نتوانستند ارادهي خود را برخدا تحمیل کنند و مسیر تاریخ «. این سرکشان برخدا پیشی نگرفتند » مقصود از عبارت
را به نفع خویش تغییر دهند و نور حق موسی را خاموش سازند، بلکه آنان پس از سرکشی نتوانستند از قلمرو حکومت الهی فرار
کنند و از عذاب او رهایی یابند و هرگاه خدا اراده کرد هلاك شدند. آموزهها و پیامها: 1. از سرنوشت موسی و مستکبران جهان
درس عبرت بگیرید. 2. مستکبران ثروتمند و قدرتمند جهان نیز نتوانستند برخدا پیشی بگیرند (پس شما هم نمیتوانید). *** قرآن
کریم در آیهي چهلم سورهي عنکبوت به نقش ظلم در هلاکت اقوام سرکش اشاره میکند و میفرماید: 40 . فَکُلًاّ أخَذْنَا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ
مَنْ أرْسَلْنَا عَلَیْهِ حَاصِ باً وَمِنْهُمْ مَنْ أخَ ذَتْهُ الصَّیْحَ ۀُ وَمِنْهُمْ مَنْ خَسَ فْنَا بِهِ الأرْضَ وَمِنْهُمْ مَنْ أغْرَقْنَا وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَکِنْ کَانُوا أ
نْفُسَ هُمْ یَظْلِمُونَ و هرکدام [از آنان را به خاطر پیامد (گناه) ش گرفتار (عذاب) کردیم؛ پس، از آنان کسی بود که بر او طوفان شن
فرستادیم؛ و از آنان کسی بود که بانگ (مرگبار) او را فروگرفت؛ و از آنان کسی بود که او را در زمین فرو بردیم؛ و از آنان کسی
بود که (او را) غرق کردیم؛ وخدا هرگز به آنان ستم نکرد و لیکن بر خودشان ستم میکردند. ص:
78 نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به عذاب هاي اقوام و افرادي اشاره کرده که در آیات قبل از آنان نام برده شد، تا درس عبرتی
براي آیندگان باشد. آري؛ قوم عاد با طوفان شن نابود شدند؛ طوفانی که هفت شب و هشت روز ادامه داشت و خانههاي آنان را
قوم ثمود با بانگ (: صیحه) آسمانی که نتیجهي صاعقه است و همراه با زمین لرزهاي «1» . درهم کوبید و همه را هلاك ساخت
و فرعون و هامان در دریا غرق شدند و آبی که مایهي حیات است «3» . قارون ثروتمند نیز در زمین فرو رفت «2» . شدید، نابود شدند
عامل مرگ آنان شد. 2. در این آیه تأکید شده که عامل نابودي این اقوام و افراد سرکش همان گناهکاري و ستمکاري آنان بود.
آنها با شرك ورزیدن، به خود ستم کردند و با سرکشی، بر مردم ستم کردند و برخی از آنان با ثروتاندوزي، بر مردم ستم
اقتصادي روا داشتند. 3. در این آیه بیان شده که خدا حتی بر مستکبران عالم ستم نمیکند. آري؛ خدا عادل است و نیازمند چیزي
نیست، تا برکسی ستم کند و قدرت و اموال و جان او را بگیرد. آموزهها و پیامها: 1. عذاب، عکس العملِ گناه و ستم انسان است.
2. خدا ستمکاران را به شیوههاي مختلفی مجازات میکند. 3. خدا برکسی ستم نمیکند و ستمکاري انسانها از ناحیهي خود
آنهاست. 4. گناه و ستم نکنید تا گرفتار عذاب نشوید. *** ص: 79
مثال جالب عنکبوت
قرآن کریم در آیات چهل و یکم و چهل و دوم سورهي عنکبوت با مثالی جالب، سستی تکیهگاه مشرکان را آشکار میسازد و با
اشاره به علم و حکمت الهی میفرماید: 41 و 42 . مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَ ذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أوْلِیَاءَ کَمَثَلِ العَنکَبُوتِ اتَّخَ ذَتْ بَیْتاً وَإنَّ أوْهَنَ
البُیُوتِ لَبَیْتُ العَنْکَبُوتِ لَوْ کَ انُوا یَعْلَمُونَ* إنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیْءٍ وَهُوَ العَزِیزُ الحَکِیمُ مثال کسانی که غیر از خدا
سرپرستانی گزیدهاند، همچون مثال عنکبوت است که (خانواده و) خانهاي برگزیده، در حالی که قطعاً، سستترین خانهها خانهي
عنکبوت است، اگر (برفرض) میدانستند.* در حقیقت، خدا آن چیزي را که غیر از او میخوانند (و می پرستند) میداند؛ و او
شکستناپذیر [و] فرزانه است. نکتهها و اشارهها: 1. قرآن کریم در این آیه مثالی جالب از عنکبوت میزند، در مورد این مثال دو
تفسیر شده است: الف) مقصود خانهي عنکبوت است که بسیار سست است، به طوري که با اشارهي دست انسان پاره میشود، پس
ب) مقصود خانوادهي عنکبوت است؛ چرا که در برخی انواع عنکبوتها، بعد از «1» . دوستی و سرپرستی غیرالهی نیز این گونه است
ازدواج و کامگیري، عنکبوت ماده، عنکبوت نر را میکشد و یا این که صبر میکند تا بچهها متولد شوند و پدر را به قتل برسانند؛ از
این رو میتوان گفت سستترین خانوادهها، خانوادهي عنکبوت است که بدون طلاق از هم فرو میپاشد و در این آیه دوستیهاي
صفحه 27 از 137
غیرالهی به دوستی خانوادهي عنکبوت تشبیه شده که کمدوام است و منتهی به دشمنی میگردد و تفسیر قرآن مهر جلد شانزدهم،
2. بنابر تفسیر اول، در این آیه سستی کار و تکیهگاه «1» . ص: 80 دوستان غیرالهی پس از بهرهکشی از افراد، آنها را نابود میکنند
مشرکان به سستیِ خانهي عنکبوت تشبیه شده است. خانهاي که از تارهاي نازك ساخته شده و در برابر هر حادثهاي متزلزل میشود.
خانهاي که با نسیم بادي یا بارش بارانی نابود میشود. آري، سرپرستان و تکیهگاههاي مشرکان، همچون خانههاي عنکبوت سست و
متزلزل هستند. چرا که آن تاج و تخت فرعونیان و گنج قارون و شوکت اقوامی همچون عاد و ثمود (در برابر عذاب الهی)
کوچکترین مقاومتی نکردند و همچون تارهاي عنکبوت در هم فرو ریختند. حال، کسانی که این مستکبران و بتها را سرپرست
خود قرار میدهند، به چه تکیهگاه سست و ناپایداري اعتماد کردهاند؟! 3. عنکبوتها از مایع لزجی که در زیر شکم آنان تولید
میشود، به وسیلهي چنگالهاي خود تارهاي نازکی میتنند و این مایع وقتی در معرض هوا قرار گیرد، سخت میشود، به طوري که
اگر مقداري از آن به اندازهي یک طناب جمع شود، همچون آهن محکم میگردد؛ از این رو طرفداران تفسیر دوم آیه گفتهاند
«2» . که این تارها هر چند به ظاهر سستاند، اما در واقع محکماند، پس آیه به سستی خانوادهي عنکبوت اشاره دارد نه خانهي او
4. در این جا از معبودان «1» . ص: 81 البته مانعی ندارد که آیه به هر دو مطلب اشاره کرده باشد
یاد شده است، شاید این تعبیر اشاره به بتها و پیشوایان مستکبر است که برخی از آنان همچون فرعون « اولیاء » مشرکان با واژهي
ادعاي پروردگاري داشتند. 5. مشرکان ناآگاهاند و نمیدانند که تکیهگاهها و معبودان آنان تا چه اندازه سست هستند و همین جهل
6. عنکبوت خود خانه یا خانوادهي خویش را انتخاب میکند و مشرکان نیز با «2» . آنهاست که آنان را به گمراهی کشانده است
اختیار خود سرپرستی معبودان و مستکبران را میپذیرند و به بیراهه میروند. 7. در این آیات به سه صفت علم، حکمت و عزّت
الهی اشاره شده است؛ یعنی خدا از شرك مخفی و بهانههاي مشرکان هم آگاه است که میگویند: ما این بتها را سمبل میدانیم و
ولی در همان حال که عزیز و شکستناپذیر است به «3» . آنها را براي خودشان نمیپرستیم، بلکه سود و زیان ما در دست آنهاست
مشرکان مهلت میدهد، تا شاید هدایت گردند و یا حجّت بر آنان تمام شود. آموزهها و پیامها: 1. در زندگی تکیهگاههاي سست
انتخاب نکنید. 2. هر سرپرستی غیر از خدا، ناپایدار است. 3. از جهان حیوانات براي امور تربیتی الهام بگیرید و مثال بزنید. تفسیر
4. خدا از شرك مشرکان آگاه است، ولی بر اساس حکمت و عزّت عمل میکند. *** قرآن قرآن مهر جلد شانزدهم، ص: 82
کریم در آیات چهل و سوم و چهل و چهارم سورهي عنکبوت به فایدهي مثالهاي قرآن و هدفداري آفرینش جهان اشاره میکند
و میفرماید: 43 و 44 . وَتِلْکَ الأمْثَالُ نَضْ رِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا یَعْقِلُهَا إلَّاالعَالِمُونَ* خَلَقَ اللَّهُ السَّمَوَاتِ وَالأرْضَ بِالحَقِّ إنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَۀً
لِلْمُؤْمِنِینَ و آن، مثالهایی است که آنها را براي مردم میزنیم؛ و جز دانایان آنها را درك نمیکنند.* خدا آسمانها و زمین را به
حق آفرید؛ قطعاً، در آن نشانهاي (آموزنده) براي مومنان است. نکتهها و اشارهها: 1. برخی از مخالفان اسلام اشکال میکردند که
چگونه خدایی که آفریدگار آسمانها و زمین است، به حشرهي کوچکی همچون عنکبوت مثال می زند، این آیه به آنان پاسخ داد
2. مثالهاي حکمتآمیز قرآن براي افراد خردمند معنادار است؛ «1» . و اشاره کرد که این مثالها براي تفکّر و عبرتآموزي است
چون آنان در مورد این مثالها تفکر و آنها را درك میکنند. آري؛ اهمیت مثال به بزرگی و کوچکی مورد مثال نیست، بلکه در
انطباق آن بر مقصود و ظرافتهاي آن است. 3. در احادیث آمده است که پیامبر صلی الله علیه و آله آیهي چهل و سوم این سوره را
تفسیر «2» . قرائت میکرد و میفرمود: دانشمند کسی است که از خدا اندیشه کند و به فرمان او عمل نماید و از خشم او بپرهیزد
4. در این آیات به هدفداري جهان اشاره شده است؛ یعنی خدا در آفرینش آسمان و زمین و یا قرآن مهر جلد شانزدهم، ص: 83
حتی حشرهاي مثل عنکبوت هدفی را دنبال کرده است و اگر به این امور مثال میزند، کار باطل و بیهوده نمیکند، بلکه این مثالها
. هم براي بیان حق است. آموزهها و پیامها: 1. در مثالهاي قرآن تفکر کنید. 2. فهم مثالهاي قرآن نیازمند دانش و تعقّل است. 3
جهان آفرینش هدف حقّی دارد. 4. مؤمنان در هدفداري جهان، نشانه (ي خداشناسی) را ببینند. ***
صفحه 28 از 137
تاثیر نماز در تربیت فرد و جامعه
قرآن کریم در آیهي چهل و پنجم سورهي عنکبوت به نقش اجتماعی نماز در نفی آلودگیها و عظمت یاد خدا اشاره میکند و
میفرماید: 45 . اتْلُ مَا اوحِیَ إلَیْکَ مِنَ الکِتَابِ وَأقِمِ الصَّلاةَ إنَّ الصَّلاةَ تَنْهَی عَنِ الفَحْشَ اءِ وَالمُنْکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا
تَصْنَعُونَ آنچه از کتاب (: قرآن) به سوي تو وحی شده، بخوان [و پیروي کن،] و نماز را برپا دار؛ [چرا] که نماز از [کارهاي زشت و
به « تلاوت » . ناپسند باز میدارد؛ والبتّه یاد خدا بزرگتر است؛ و خدا آنچه را با زیرکی انجام میدهید میداند. نکتهها و اشارهها: 1
معناي خواندن و پیروي کردن است؛ بنابراین در این آیه به پیامبر صلی الله علیه و آله (و همهي رهروان او) دستور میدهد که قرآن
را بخوانید و برنامهي زندگی خود قرار دهید و از اندرزها و دستورات آن پیروي کنید تا جان شما نورانی و آگاه شود. تفسیر قرآن
2. در این آیه به سه فایدهي مهم نماز اشاره شده است: الف) نماز مانع کارهاي زشت میشود و آنها را مهر جلد شانزدهم، ص: 84
ممنوع میسازد. ب) نماز مانع کارهاي ناپسند میشود و آنها را ممنوع میسازد. ج) یکی از برکات نماز یاد خداست که آن
بزرگتر و والاتراست. 3. انسانی که پنج بار در شبانه روز نماز میگذارد و در برابر خدا سجده میکند و به یاد نعمتهاي او
میافتد و از او کمک میجوید، به همان اندازهاي که این نماز در روح او اثر میگذارد و به همان اندازهاي که کمال مییابد و از
روح عبادت برخوردار میشود، این نماز او را از کارهاي زشت و ناپسند باز میدارد. یعنی نماز به صورت تکوینی و تشریعی انسان
را از کارهاي زشت منع میکند، اما این ممنوعیت درجاتی دارد و هر نمازي مرتبهاي از فحشا و منکر را دور میسازد و نمازگزار را
باد خشم و باد شهوت، باد آز برد او را که نبود اهل نماز (مولوي) 4. در حدیثی روایت شده که «1» . مرحله به مرحله پاك میسازد
جوانی از انصار، نمازهاي خود را با پیامبر صلی الله علیه و آله به جماعت میگزارد، اما کارهاي زشت انجام میداد. مردم این مطلب
را به پیامبر صلی الله علیه و آله گزارش دادند و حضرت فرمود: نماز او روزي او را از کار زشت باز میدارد. و پس از مدت
5. در «2» . کوتاهی (پیشبینی پیامبر صلی الله علیه و آله تحقق یافت و آن جوان توبه کرد) و دست از کارهاي زشت برداشت
حدیث دیگري از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که هرکس نمازش او را از کارهاي زشت و ناپسند باز ندارد، هیچ چیز جز
ص: 85 و در حدیث دیگري از امام صادق علیه السلام «3» . دوري خدا بر او افزوده نشده است
روایت شده که هرکس دوست دارد ببیند آیا نمازش مورد قبول (خدا) قرار گرفته است یا نه، ببیند که آیا این نماز او را از زشتیها
6. یکی از بزرگترین برکات و «1» . و منکرات باز داشته است یا نه؟ و به قدري که او را باز داشته است، نمازش قبول شده است
و «2» فلسفههاي نماز یاد خداست که سرچشمهي هر نیکی و سعادتی است و قرآن یاد خدا را مایهي آرامش دلها معرفی کرده
آري؛ روح نماز و هر عبادتی ذکر و یاد خداست. 7. نماز فواید و ثمرات زیادي «3» . دستور داده که نماز را براي یاد خدا بر پادارید
در زندگی بشر دارد که برخی از آنها عبارتاند از: الف) انسان را به یاد خدا میاندازد؛ ب) عامل شستوشوي انسان از گناهان
است؛ ج) سدّي در برابر گناهان است؛ د) غفلتها را میزداید؛ ه) حالت خودبینی و تکبّر را رفع میکند؛ و) وسیلهي پرورش فضایل
اخلاقی و تکامل معنوي است؛ ز) عامل پاکی لباس، بدن و زندگی انسان از نجاسات و امور حرام است؛ ح) به سایر اعمال انسان
ص: 86 ط) انضباط و نظم را در ؛«4» ارزش میدهد و اگر قبول شود بقیهي اعمال نیز قبول میشوند
زندگی انسان تقویت میکند. 8. در برخی از احادیث و سخنان مفسران اشاره شده که مقصود از ذکر اللَّه در این آیه، ما اهل بیت
.(«2» و یا این که منظور یاد خدا به وسیلهي رحمت است (در برابر نماز که یاد خدا به وسیلهي اطاعت است «1» علیهم السلام هستند
البته روشن است که این تفسیرها و روایات اشاره به بطن آیه است؛ زیرا هرکس به یاد اهل بیت علیهم السلام باشد، به یاد راه آنان و
و یاد خدا که انسان را به کمال و سعادت میرساند گاهی در الفاظ و گاهی درقلب و گاهی در « ذکر اللَّه » . به یاد خدا میافتد. 9
عمل ظاهر میشود و همهي آنها مراتب و اقسام ذکرند و انسان را به یاد خدا و دستورات او میاندازند و از گناه و نافرمانی باز
صفحه 29 از 137
میدارند. 10 . چه ذکري بگوییم؟ امام خمینی رحمه الله در این مورد مینویسند: بالجمله براي زنده نمودن دل، ذکر خدا، خصوص
با حضور قلب مناسب است ... از حضرت زینالعابدین و سید الساجدین علی بن الحسین علیه السلام « یا حیّ و یا قیوّم » اسم مبارك
لا اله » : منقول است که سنگ خشن زبري را ملاحظه فرمود، سر مبارك را بر آن نهاد و سجده نمود و گریه کرد و هزار مرتبه گفت
آموزهها و پیامها: 1. با تلاوت قرآن آموزش ببینید و با «3» «. الّا اللَّه حقاً حقاً، لا الا الّه اللَّه تعبداً ورقاً، لا اللَّه الّا اللَّه ایماناً و تصدیقاً
2. برپایی نماز از عوامل پاکی انسان و جامعه است. 3. یاد خدا، برگزاري نماز پرورش یابید. ص: 87
والاترین ثمرهي نماز است. 4. خدا از کارهاي زیرکانهي شما آگاه است (پس مراقب باشید). *** قرآن کریم در آیهي چهل و
ششم سورهي عنکبوت به روش گفتمان سازندهي بین ادیان و اصول زیربنایی آن اشاره میکند و میفرماید: 46 . وَلا تُجَادِلُوا أهْلَ
الکِتَابِ إلَّابِالَّتِی هِیَ أحْسَنُ إلَّاالَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي ا نْزِلَ إلَیْنَا وَا نْزِلَ إلَیْکُمْ وَإلَهُنَا وَإلَهُکُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ و با
به آنچه به » : اهل کتاب جز به آن (شیوهاي) که آن نیکوتر است مناظره نکنید، مگر با کسانی از آنان که ستم کردهاند؛ و بگویید
سوي ما فرو فرستاده شده و به سوي شما فرود آمده، ایمان آوردهایم و معبود ما و معبود شما یگانه است و ما تنها به فرمان او
در اصل از مادهي جدال و به معناي تابیدن طناب و محکم کردن آن است و گاهی به معناي « مُجادله » . نکتهها و اشارهها: 1 «. هستیم
کشتی گرفتن هم میآید و هنگامی که دو نفر با یکدیگر بحث و مجادله میکنند، در حقیقت هر کدام میخواهد عقیدهي دیگري
به معناي مباحثه « جِدال احسن » . و ادعاي خود را محکم سازد و از این رو در بحث با دیگري کشتی میگیرد. 2 «1» را در هم بپیچد
و گفتمان صحیح و سازنده است که شامل روش صحیح درکاربرد الفاظ، محتواي سخن، آهنگ گفتار و حرکات دیگر میشود؛
یعنی در گفتوگوي با دیگران از توهین، خشونت، فریاد، ص: 88 برتريجویی، اظهار کبر و غرور،
که این یکی از «1» ؛ عدم احترام به افکار دیگران و تحقیر آنان بپرهیزید و به صورت صمیمی و مؤدبانه و مستدل بحث کنید
روشهاي قانع ساختن و نفوذ در دیگران است. 3. در احادیث اسلامی تأکید شده است که از جدال و مِراء پرهیزید و از پیامبر صلی
الله علیه و آله حکایت شده که هیچ گروهی پس از هدایت گمراه نشدند، مگر اینکه از راه جدال (و بحثهاي برتريجویانه و
و در حدیث دیگري از سلیمان پیامبر علیه السلام حکایت شده که به فرزندش گفت: «2» . تحقیرآمیز و خشونتبار) وارد شدند
4. مقصود از «3» . پسرم! از جدال بپرهیز؛ زیرا نه تنها سودي در آن نیست، بلکه آتش دشمنی را در میان برادران شعلهور میسازد
بحثهایی است که روح حقیقتجویی در آنها نباشد بلکه هدف اظهار فضل و برتريطلبی و به کرسی نشاندن سخن خویش « مِراء »
است و برخی دانشمندان مِراء را اعم از جدال دانستهاند؛ چون جدال نوعاً در مسائل علمی به کار میرود. 5. در این آیه اشاره شده
که یک گروه از اهل کتاب استثنا هستند که نمیتوان با آنان مجادلهي احسن و گفتوگوي سازنده داشت. آنها افرادي از اهل
کتاباند که اهل ستمکاري هستند و آیات الهی را کتمان میکنند و دستورات الهی را زیر پا میگذارند و خرافات و مطالب
شركآمیز را در ادیان الهی وارد میکنند و یا در برابر اسلام به توطئه و زور و خشونت متوسّل میشوند. با این گونه افراد نمیتوان
گفتوگوي سازنده داشت؛ چراکه آن را حمل برضعف مسلمانان میکنند؛ پس باید در برابر آنان از روشهاي متناسب با تفسیر
قرآن مهر جلد شانزدهم، ص: 89 توطئههاي آنان استفاده کرد. 6. در این آیه سه اصل مشترك و اساسی براي گفتمان بین ادیان بیان
شده است؛ اصولی که الهیون جهان را به وحدت و توحید فرا میخواند. این سه اصل عبارتاند از: ایمان به وحی الهی، معبود واحد
وتسلیم در برابر او. 7. در حقیقت، این آیه که به مسلمانان دستور میدهد این سه اصل مشترك را با اهل کتاب مطرح کنید، یکی از
نمونههاي مجادلهي احسن و گفتمان سازنده را به مسلمانان آموزش میدهد که در برخورد با مخالفان چگونه سخن بگویید که
ذهنها به هم نزدیک شود و آتش دشمنی شعلهور نشود و زمینهي هدایت دیگران فراهم گردد. آموزهها و پیامها: 1. به گفتمان
سازنده بین ادیان بپردازید. 2. زیربناي گفتوگوي بین ادیان، اصول سهگانهي مشترك، ایمان به وحی، توحید و تسلیم در برابر خدا
باشد. 3. با روش نیکو و سازنده با اهل کتاب بحث و گفتوگو کنید. 4. با ستمکاران اهل کتاب، مدارا نکنید. *** قرآن کریم در
صفحه 30 از 137
آیهي چهل و هفتم سورهي عنکبوت به واکنشهاي متفاوت در برابر قرآن اشاره میکند و میفرماید: 47 . وَکَ ذَلِکَ أ نْزَلْنَا إلَیْکَ
الکِتَابَ فَالَّذِینَ آ تَیْنَاهُمُ الکِتَابَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَمِنْ هَؤُلاء مَنْ یُؤْمِنُ بِهِ وَمَا یَجْحَ دُ بِآیَاتِنَا إلَّاالکَافِرُونَ و این گونه، کتاب (: قرآن) را به
سوي تو فرو فرستادیم، و کسانی که کتاب (الهی) به آنان دادهایم بدان ایمان میآورند؛ و برخی از آن (مشرك) ها کسانی هستند
که بدان ایمان میآورند؛ و آیات ما را جز کافران انکار نمیکنند. ص: 90 نکتهها و اشارهها: 1. در
این آیه نزول قرآن شبیه نزول کتابهاي آسمانی پیشین شمرده شده است. این تشبیه ممکن است در مورد اصل نزول وحی و یا در
مورد محتواي آنها و اصول سهگانهي مشترکی باشد که در آیهي قبل بیان شد؛ یعنی قرآن نیز همچون کتابهاي آسمانی قبلی به
البته سیاق آیات با تفسیر دوم سازگار است، ولی مانعی ندارد که «1» . ایمان به وحی، توحید و تسلیم در برابر خدا سفارش میکند
هر دو معنا مقصود آیه باشد. 2. در این آیه بیان شده که مردم در برابر قرآن سه گروه شدند: الف) گروهی از اهل کتاب بدان ایمان
آوردند؛ یعنی برخی یهودیان و مسیحیان که نشانههاي پیامبر صلی الله علیه و آله و اصول محتواي قرآن را با بشارتهاي کتابهاي
خود هماهنگ دیدند بدان ایمان آوردند. ب) گروهی از مشرکان عرب نیز به حقانیّت قرآن پیبرده و بدان ایمان آورده بودند. ج)
آن است که انسان در قلبش به « جَحْد » . گروهی از اهل کتاب و مشرکان کافر ماندند و لجاجت کردند و به قرآن ایمان نیاوردند. 3
این تعبیر نشان میدهد که کافران در دل به حقانیّت قرآن و اعجاز آن پی «2» . چیزي اقرار داشته باشد ولی آن را به زبان انکار کند
در اصل به معناي « کافر » . برده بودند، ولی در ظاهر به خاطر تعصّب و تقلید یا براي حفظ منافع خود آن را انکار میکردند. 4
پوشاندن است و در این جا شاید اشاره به آن است که اهل کتاب و مشرکان که قبلًا نیز کافر بودند، پس از آن که آگاهانه قرآن را
انکار کردند و حق را پوشاندند، کافر حقیقی و لغوي شدند. ص: 91 آموزهها و پیامها: 1. قرآن نیز
بر اساس اصول مشترك ادیان الهی فرود آمده است. 2. آیات قرآن را انکار نکنید که جز کافران حقپوش، آنها را انکار نمیکنند.
*** قرآن کریم در آیهي چهل و هشتم سورهي عنکبوت با اشاره به درس ناخواندگی و خط ننوشتن پیامبر صلی الله علیه و آله به
ردّ شبهات مخالفان در مورد قرآن میپردازد و میفرماید: 48 . وَمَا کُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتَابٍ وَلا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إذاً لارْتَابَ
المُبْطِلُونَ و پیش از این (قرآن) هیچ کتابی نمیخواندي [و پیروي نمیکردي و با دست راستت آن را نمینوشتی؛ در صورتی که
(اگر میخواندي و مینوشتی) حتماً، باطلگرایان شک میکردند. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به یک اشکال احتمالی پاسخ
داده شده است؛ یعنی اشاره کرده که اگر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، قبل از بعثت خوانندهي کتابها و نویسنده بود، ممکن
بود کسی شک کند و بگوید شاید او مطالب قرآن را درکتابهاي دیگر خوانده و نسخهبرداري کرده است. ولی با توجه به امّی
بودن پیامبر صلی الله علیه و آله و این که او هیچگاه کتابی ننوشته و درس نخوانده بود، این اشکال احتمالی دفع میشود. 2. در
حقیقت درسناخواندگی و خط ننوشتن پیامبر صلی الله علیه و آله و امّی بودن او دلیل حقانیّت و اصالت وحی قرآن و اعجاز آن و
دعوت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است. آري؛ چگونه ممکن است فردي درس ناخوانده کتابی با معارف بلند بیاورد که هیچ
کس نتواند مثل آن را بیاورد. این دلیل آن است که وي به منبع وحی الهی متصل بوده است. ص:
3. باسواد بودن یک ارزش است، اما در مورد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بیسواد بودن یک نشانه است؛ چرا که بدین 92
وسیله حقانیّت او و کتابش ثابت میشود. 4. ادعاي امّی بودن پیامبر صلی الله علیه و آله در محیط مکه توسط قرآن مطرح شد و
بارها بر آن تأکید شد، ولی هیچ کس از مخالفان آن را انکار نکرد؛ چرا که در آن محیط، حدود 17 نفر باسواد بودند که مردم همه
5. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله سفري تجاري به شام داشت که در آن «1» . را به نام میشناختند و پیامبر اسلام جزء آنان نبود
سفر فرصت درس خواندن نبود و در مکه نیز چنین تعلیماتی نداشت. تنها حکایت شده که ایشان در جریان صلح حُ دیبیّه قلم به
این خبر تاریخی نیز واحد است و بر فرض آن که صحیح باشد، اثبات میکند که پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از «2» . دست گرفت
نگار من » . آموزهها و پیامها: 1 «3» . نبوّت قادر برنوشتن بوده است، اما قبل از نبوّت را ثابت نمیکند و این مشکلی را ایجاد نمیکند
صفحه 31 از 137
2. حقانیت قرآن و دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله را در «. که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسأله آموز صد مدرس شد
سوابق و شخصیت پیامبر صلی الله علیه و آله ببینید. *** قرآن کریم در آیهي چهل و نهم سورهي عنکبوت به جایگاه واقعی قرآن و
نقش ستمکاران در انکار آن اشاره میکند و میفرماید: 49 . بَلْ هُوَ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ فِی صُ دُورِ الَّذِینَ اوتُوا العِلْمَ وَمَا یَجْحَ دُ بِآیَاتِنَا
إلَّاالظَّالِمُونَ ص: 93 بلکه آن (قرآن) آیات روشنی است که در سینههاي کسانی است که به آنان
به معنی نشانههاي روشن « آیات بیّنات » . دانش داده شده است؛ و آیات ما را جز ستمکاران انکار نمیکنند. نکتهها و اشارهها: 1
است. این تعبیر اشاره به آن است که نشانههاي حقانیّت قرآن در خود آن است؛ یعنی محتوا و الفاظ آن اعجازآمیز و دلیل صدق آن
است. 2. در این آیه اشاره شده که طرفداران قرآن کسانی هستند که بهرهاي از دانش دارند و یکی از راههاي شناخت هر مکتب،
بررسی شخصیت طرفداران آن است. اگر وفاداران به یک مکتب افرادي ممتاز و دانشمندان با اخلاص، همچون علی علیه السلام،
سلمان و عمار باشند، همین مطلب دلیل حقانیّت آن مکتب است. 3. در احادیث اسلامی روایت شده که مقصود از دانشمندان در
البته این گونه احادیث بیان مصداق روشن و کامل آیه است که مرحلهي کامل علوم قرآن نزد «1» ؛ این آیه ائمه علیهم السلام هستند
آنان است، ولی دیگران نیز بر اساس استعداد و ظرفیت و دانش خود از قرآن بهره میبرند. 4. در این آیه بیان شده که منکران آیات
قرآن، جز ستمکاران نیستند. آري؛ کسانی که آیات روشن الهی را منکر میشوند، در حقیقت خود و جامعه را از نور هدایت
محروم میکنند و این محرومیت ستم به خویش و جامعه است؛ به عبارت دیگر، وقتی کسی راه ستم را در پیش گیرد، با قرآن
مخالفت میکند، چرا که قرآن مخالف ستمکاري است. 5. در آیهي چهل و هفتم بیان شد که کافران منکر آیات الهی میشوند و
در این جا بیان شد که ظالمان منکر آیات الهی میشوند. ص: 94 این دو تعبیر به دو جنبهي عقیدتی
و عملی انکار اشاره دارد؛ یعنی گاهی افراد به خاطر پیشداوريهاي نادرست و تقلید از نیاکان، راه کفر و انکار را میپیمایند و
گاهی راه ستم به خویش و جامعه را برگزیدهاند و قرآن را مخالف این روش عملی خود میبینند و آن را انکار میکنند. آموزهها و
پیامها: 1. هرکس میخواهد قرآن در دلش جاي گیرد اهل دانش شود. 2. ستمکاري، باعث انکار آیات قرآن میشود. *** قرآن
کریم در آیات پنجاهم تا پنجاه و دوم سورهي عنکبوت به معجزهخواهی بهانهجویانهي مشرکان پاسخ داده و با یادآوري ویژگیهاي
52 . وَقَالُوا لَوْلا ا نْزِلَ عَلَیْهِ آیَاتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إنَّمَا الآیَاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَإنَّمَا أ نَا نَذِیرٌ - قرآن و داوري خدا و زیانکاري کافران میفرماید: 50
مُبِینٌ* أوَ لَمْ یَکْفِهِمْ أ نَّا أ نْزَلْنَا عَلَیْکَ الکِتَابَ یُتْلَی عَلَیْهِمْ إنَّ فِی ذَلِکَ لَرَحْمَۀً وَذِکْرَي لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ* قُلْ کَفَی بِاللَّهِ بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ شَهِیداً
چرا نشانه هاي (اعجاز آمیز) از » : یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَوَاتِ وَالأرْضِ وَالَّذِینَ آمَنُوا بِالبَاطِلِ وَکَفَرُوا بِاللَّهِ اوْلَئِکَ هُمُ الخَاسِرُونَ و گفتند
و *«. نشانههاي (اعجاز آمیز) تنها نزد خداست و من فقط هشدارگري روشنگرم » : بگو «!؟ سوي پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده
آیا براي آنان کافی نبود که ما کتاب (: قرآن) را بر تو فروفرستادیم، در حالی که بر آنان خوانده میشود؟! قطعاً، در این، رحمت و
گواهی خدا بین من و بین شما کافی است؛ در حالی که آنچه را در » : یادمانی است براي گروهی که ایمان میآورند.* بگو
آسمانها و زمین است میداند؛ و کسانی که به باطل ایمان آورده و به خدا کفر ورزیدند، تنها آنان زیانکارند. تفسیر قرآن مهر جلد
شانزدهم، ص: 95 نکتهها و اشارهها: 1. معجزهي جاویدان پیامبر صلی الله علیه و آله که در همهي زمانها و مکانها در دسترس
بشر است، همین قرآن است و با وجود قرآن که همگان را به مبارزه طلبیده است، دیگر نیازي نبود که پیامبر اسلام صلی الله علیه و
آله معجزهاي بیاورد، هرچند از پیامبر صلی الله علیه و آله معجزات دیگري نیز حکایت شده است. 2. کافران مخالف پیامبر صلی الله
علیه و آله با وجود اطلاع از قرآن و عاجز بودن در برابر آن، باز هم بهانهجویی میکردند و معجزه هاي جدید میطلبیدند. گاهی
و معجزات را به صورت چیزهاي بیارزش «1» قصري از طلا میخواستند و گاهی نهرها و چشمه هاي آب و گاهی صعود به آسمان
و دلخواه در میآوردند. 3. در این آیات دو پاسخ به بهانهجویی مشرکان میدهد: الف) معجزه به دلخواه پیامبر نیست که در هر
زمان و هر مکان بخواهید پیدا شود، بلکه معجزات به دست خداست و او براي هدایت افراد حقیقتجو معجزه میفرستد، نه براي
صفحه 32 از 137
هوسهاي افراد بهانهجو. دوم آن که اگر شما واقعاً حقجو هستید و معجزه میخواهید، قرآن معجزهي جاویدان پیامبر صلی الله علیه
و آله است، به آن بنگرید تا ایمان آورید؛ معجزهاي که بزرگتر از معجزات دیگر و متناسب با شرایط زمان و مکان و دعوت پیامبر
صلی الله علیه و آله اسلام است. 4. در این آیات بیان شده که وظیفهي پیامبر صلی الله علیه و آله منحصر در هشدارگري و
روشنگري است؛ البته این آیه در صدد پاسخگویی به بهانهجویی کافران است و این حصر نسبی است و گرنه پیامبر صلی الله علیه و
آله وظایف دیگري نیز داشته است. 5. این آیات به دو ویژگی قرآن؛ یعنی رحمت و ذکر بودن قرآن اشاره کرده است. آري؛ قرآن
هم یک معجزهي یادآوري کننده است که مایهي تذکر انسانهاست و هم رحمتآفرین است و برنامهها و محتواي آن انسانساز و
.6 مایهي رحمت براي بشریت است. بر خلاف معجزات دیگر که فقط مایهي تذکّر بود. ص: 96
قرآن مایهي رحمت و تذکّر گروهی است که حقیقت را باور دارند و خواهان نور الهی و رحمت او هستند. آري؛ کسانی که به
آیات حق ایمان آوردهاند، میتوانند از تذکرات و رحمت قرآن استفادهکنند. 7. در این آیات بیان شده که خدا گواه بین پیامبر
صلی الله علیه و آله و مخالفان است: الف) این گواهی خدا ممکن است به صورت علمی باشد؛ یعنی خدا که از همهي امور در
جهان آگاه است، شاهد کارهاي پیامبر صلی الله علیه و آله و مخالفان او نیز هست. ب) یا مقصود گواهی عملی است؛ یعنی دادن
معجزهي قرآن به پیامبر صلی الله علیه و آله، بهترین گواهی دادن خدا به نبوت اوست. ج) یا منظور گواهی قولی خداست که در
د) و یا مقصود گواهی خدا در کتاب هاي «1» . آیات متعدد قرآن به رسالت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله گواهی داده است
و در هر صورت «2» . آسمانی دیگر است. البتّه منافاتی بین این چهار تفسیر نیست و ممکن است همهي آنها مقصود آیه باشند
گواهی کسی که از همه چیزِ آسمانها و زمین آگاه است، بهترین و کاملترین گواهی است. 8. در این آیات بیان شده که کافران
زیانکار واقعی هستند؛ چون آنان تمام استعدادها و سرمایههاي وجودي خود را وقف بتها و معبودان دروغین کرده و هیچ گونه
تکامل و رشدي پیدا نکردهاند و در رستاخیز نیز گرفتار عذاب الهی میشوند؛ یعنی آنان کاملًا ورشکست شدهاند. تفسیر قرآن مهر
جلد شانزدهم، ص: 97 آموزهها و پیامها: 1. مخالفان اسلام بهانهجو هستند. 2. وظیفهي رهبران الهی هشدارگري و روشنگري و
. پاسخگویی به بهانههاي مخالفان است. 3. قرآن معجزهاي است که راه هرگونه بهانهجویی و معجزهخواهی را برمخالفان میبندد. 4
حقباوران از تذکرات و رحمت قرآن استفاده کنند. 5. از گواهی خداي آگاه برهمه چیز، پرواکنید (و دست از بهانهجویی بردارید).
6. باطلگرایی و کفر، از عوامل زیانکاري هستند. *** قرآن کریم درآیات پنجاه و سوم تا پنجاه و پنجم سورهي عنکبوت به
55 . وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالعَذَابِ وَلَوْلا - بهانهجویی دیگر کافران در مورد عذاب خواهی پاسخ میدهد و با هشدار به آنان میفرماید: 53
أجَ لٌ مُسَ مّیً لَجَ اءَهُمُ العَذَابُ وَلَیَأتِیَنَّهُمْ بَغْتَۀً وَهُمْ لا یَشْعُرُونَ* یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالعَذَابِ وَإنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَ ۀٌ بِالکَافِرِینَ* یَوْمَ یَغْشَاهُمُ
العَذَابُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أرْجُلِهِمْ وَیَقُولُ ذُوقُوا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ و از تو میخواهند که در عذاب شتاب ورزي؛ و اگر سرآمد
معیّنی نبود، حتماً، عذاب به سراغ آنان میآمد؛ و قطعاً، (عذاب) به طور ناگهانی به سراغشان میآید، در حالی که آنان (با درك
حسّی) متوجه نمیشوند.* و از تو میخواهند که در عذاب شتاب ورزي؛ و قطعاً، جهنّم برکافران احاطه دارد!* در روزي که عذاب
تفسیر قرآن مهر «! بچشید آنچه را انجام میدادید » : (الهی) آنان را از فرازشان و از زیر پاهایشان میپوشاند! و (خدا به آنان) میگوید
جلد شانزدهم، ص: 98 نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به بهانهجویی مشرکان و عذابخواهی آنان و عجله در این کار اشاره
میکند. عذابی که توسط پیامبران الهی و در آیات قرآن به مشرکان لجوج وعده داده شده بود. 2. در این آیات بیان شده که
وعدهي عذاب مهلت و زمان مشخصی دارد، ولی مردم از آن اطلاع ندارند؛ شاید همین الآن به طور ناگهانی بیاید. 3. تعیین زمان
. معین براي عذاب و مهلت دادن به کافران براي آن است که شاید آنان بیدار شوند و اگر لجاجت کردند حجّت برآنان تمام شود. 4
عدم اعلام زمان عذاب براي آن است که گناهکاران و کافران جسورتر نشوند؛ چون اگر زمان عذاب اعلام شود، این افراد تا
آخرین فرصت به گناه و کفر و شرك ادامه میدهند و سپس توبه میکنند؛ پس فلسفهي تربیتی عذابهاي الهی اقتضا میکند که
صفحه 33 از 137
زمان آن سرّي باشد، تا وحشتی درمیان کافران و گناهکاران ایجاد کند و عامل بازدارنده از گناه باشد. 5. در این آیات بیان شده
که عذاب جهنّم بر کافران احاطه دارد. این مطلب ممکن است اشاره به عذابهاي دنیوي، همچون آلودگیها، جهنّم سوزان
جنگها و هوسها و بیدادگريها و یا اشاره به دوزخ آخرت باشد که در باطن دنیا موجود است و یا اشاره به دوزخ قیامت که
6. در این آیات اشاره به دو جهت بالا و پایین شده است که عذاب از این دو سو به کافران هجوم میآورد، ولی «1» . خواهد آمد
7. خدا به کافران «2» . روشن است که عذاب از همه جهت افراد را فرا میگیرد و عدم بیان جهات دیگر به خاطر وضوح آن است
ص: 99 این جمله نوعی عذاب روانی کافران و «. آنچه را همواره عمل میکردید بچشید » : میگوید
اشاره به تجسّم اعمال نیز هست که اعمال انسانها در رستاخیز به صورت عذاب دردناکی درمیآید که کافران آن را میچشند.
آموزهها و پیامها: 1. به بهانهجوییهاي مخالفان پاسخ گویید. 2. عذاب الهی زمان مشخصی دارد و هر لحظه ممکن است آن زمان
فرا رسد (پس مراقب رفتار و گفتار خویش باشید). 3. فرجام عذابآلودي در انتظار کافران است. *** خداي متعال در آیهي پنجاه
و ششم سورهي عنکبوت با یادآوري وسعت زمین، بندگان خود را به هجرت و عبادت فرا میخواند و میفرماید: 56 . یَا عِبَادِي
الَّذِینَ آمَنُوا إنَّ أرْضِ ی وَاسِعَۀٌ فَإ یَّايَ فَاعْبُدُونِ اي بندگان من که ایمان آوردهاید! در واقع، زمین من وسیع است، پس تنها مرا
بپرستید. شأن نزول: حکایت شده که گروهی از مؤمنان مکه تحت فشار مشرکان بودند و توانایی انجام وظایف اسلامی خود را
نکتهها و «1» . نداشتند. این آیه نازل شد و به آنان دستور داد که هجرت کنند تا بتوانند وظایف و عبادات خود را انجام دهند
اشارهها: 1. در این آیه یک قانون کلی و عمومی براي همهي مردم تحت فشارّ در طول تاریخ بیان شده است و آن این که هرگاه
مؤمنان در یک سرزمین تحت ص: 100 فشار دشمنان دین قرار گرفتند و نتوانستند وظایف دینی
خود را انجام دهند، لازم است که در زمین پهناور خدا هجرت کنند و به جایی بروند که آزادي نسبی داشته باشند و بتوانند وظایف
و در این آیه «1» و عبادات خود را به انجام برسانند. 2. براساس برخی آیات قرآن، هدف اساسی خلقت، پرستش و عبادت خداست
و اگر در مکان یا زمانی این هدف اساسی به خطر افتاد و قابل اجرا نبود، لازم «2» نیز عبادت خدا هدف هجرت قرار گرفته است
است که انسان از آن مکان هجرت کند و به جایی برود که بتواند به هدف آفرینش و کمال خویش دست یابد و در این راه، مفاهیم
3. مقصود از عبادتی که هدف خلقت است، تنها نماز «3» . اعتباري، همچون قبیله، وطن و قومیت نباید مانع هجرت و عبادت او شود
« عِبادي » و روزه نیست، بلکه عبادت شامل همهي جلوههاي پرستش و اطاعت خدا در زمینهي گفتار، کردار و افکار میشود. 4. تعبیر
«4» . (بندگان من) تعبیري محبتآمیز از طرف خداست و مقصود از آن انسانهاي مؤمن هستند که مقامی والا نزد خدا دارند
. آموزهها و پیامها: 1. هرگاه در منطقه اي نتوانستید به هدف آفرینش و کمال عبادي دست یابید، هجرت کنید (تا آزاد شوید). 2
اصل در زندگی و سکونت و هجرت، عبادت خداست. 3. مؤمنان تحت فشار، مورد لطف خاص خدا هستند. *** تفسیر قرآن مهر
جلد شانزدهم، ص: 101 قرآن کریم در آیهي پنجاه و هفتم سورهي عنکبوت به قانون حتمی مرگ و فرجام انسانها اشاره میکند و
میفرماید: 57 . کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَۀُ المَوْتِ ثُمَّ إلَیْنَا تُرْجَعُونَ هر شخصی چشندهي مرگ است؛ سپس فقط به سوي ما بازگردانده
میشوید. نکتهها و اشارهها: 1. از آن جا که ممکن بود برخی افراد براي هجرت از سرزمین کفر، بهانهتراشی کنند و خطر مرگ را
مطرح کنند، در این آیه به قانون مرگ همگانی اشاره کرد که جهان جاي ماندن نیست و کسی عمر جاودانی ندارد و همه خواهند
مرد، پس چه بهتر که آزاد و دیندار بمیرید، نه در حال اسارت مشرکان و تحت فشارهاي عقیدتی و دور از کمال عبادي. 2. در این
آیه فرجام انسانها بیان شده که همه به سوي خدا باز میگردند؛ البتّه برخی به سوي قهر و عذاب الهی میروند و برخی به سوي
لطف و بهشت او روان میشوند. 3. در اندیشهي مرگ باش که بیخبر میآید: امام خمینی رحمه الله در این مورد مینویسند: پس
اي عزیز! بدان که یک سفر پر خطر لازمی در پیش است که عُدّه و عِدّهي آن و زاد [و] راحلهي آن، علم و عمل نافع است و وقت
سفر معلوم نیست چه وقت است. ممکن است وقت خیلی تنگ باشد و فرصت از دست برود. انسان نمیداند چه وقت کوس رحیل
صفحه 34 از 137
ص: 102 آموزهها و پیامها: 1. هیچ کسی را «1» . (و زنگ حرکت) میزنند که باید ناچار کوچ کند
گریزي از مرگ نیست. 2. راهی جز بازگشت به سوي خدا ندارید (پس کاري کنید که در درگاه او سرافراز باشید). *** قرآن
کریم در آیات پنجاه و هشتم و پنجاه و نهم سورهي عنکبوت به ویژگیهاي مؤمنان و پاداش نیک آنان در بهشت اشاره میکند و
میفرماید: 58 و 59 . وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَ اتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الجَنَّۀِ غُرَفاً تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الأنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا نِعْمَ أجْرُ العَامِلِینَ*
الَّذِینَ صَبَرُوا وَعَلَی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ و کسانی که ایمان آوردند و [کارهاي شایسته انجام دادند، حتماً، آنان را در جایگاههاي (بلندي)
از بهشت جاي میدهیم که نهرها از زیر [درختان]- ش روان است، در حالی که در آنجا ماندگارند؛ پاداش اهل عمل چه
به معناي « غُرفه » . نیکوست!* (همان) کسانی که شکیبایی کردند و تنها بر پروردگارشان توکّل میکنند. نکتهها و اشارهها: 1
ساختمان بلند است که براطراف خود اشراف دارد. امتیاز غرفههاي بهشتی آن است که نهرهاي آب از زیر آنها روان است و در
همان حال جاودانیاند؛ یعنی همچون قصرها و باغهاي دنیایی نیستند که پس از مدتی فرسایش مییابند و از بین میروند. 2. در
آیات پیشین سورهي عنکبوت سرنوشت عذابآلود کافران بیان شد که آتش از پا تا سر آنان را فراگرفته بود و اینک در این آیات
سرنوشت مؤمنان در بهشت بیان شده است. این همان روش مقایسه و مقابله است که قرآن سرنوشت این دوگروه را در برابر تفسیر
قرآن مهر جلد شانزدهم، ص: 103 هم ترسیم میکند، تا مخاطبان قرآن با مقایسهي آنان راه بهتر را انتخاب کنند. 3. در این آیات
چند ویژگی براي بهشتیان بیان شده است: الف) ایمان دارند؛ ب) کردار شایسته دارند؛ ج) اهل عمل هستند؛ د) در مشکلات صبر و
معناي وسیعی دارد که شامل استقامت در برابر مشکلات هجرت و « صبر » . شکیبایی دارند؛ ه) بر پروردگارشان توکّل میکنند. 4
شکیبایی در برابر هواي نفس و گناهان و صبر در انجام عبادت و اطاعت خدا میشود. آري؛ صبر و استقامت رمز پیروزي مؤمنان در
برابر دشمنان است. 5. در این آیات بیان شده که مؤمنان بهشتی جز بر خدا بر کسی دیگر تکیه و توکّل نمیکنند. آنان بر اموال،
بستگان، دوستان و حاکمان زمان توکّل نمیکنند؛ چون همهي نیروها را وسایلی فانی میدانند، پس تنها نیروي حقیقی و باقی خداي
آري؛ گرَم تو دوستی از دشمنان ندارم باك. آموزهها و پیامها: 1. فرجام مؤمنان «1» . بزرگ است که باید بر او توکّل کرد
شایستهکردار، بهشتی جاودان و زیباست. 2. بهشت، بهاي عمل است. 3. مؤمنان بهشتی را از کردار شایسته و صبر و توکّل آنان
بشناسید. *** ص: 104 قرآن کریم در آیهي شصتم سورهي عنکبوت به روزيرسانی خدا براي
موجودات اشاره میکند و میفرماید: 60 . وَکَأ یِّن مِنْ دَابَّۀٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَإ یَّاکُمْ وَهُوَ السَّمِیعُ العَلِیمُ و چه بسیار جنبندهاي
میدهد؛ و او شنوا [و] داناست. شأن نزول: داستان نزول این آیه را این « روزي » که روزيِ خود را حمل نمی کند؛ خدا آنها و شما را
گونه حکایت کردهاند که گروهی از مؤمنان تحت فشار مشرکان بودند، ولی هجرت نمیکردند و میگفتند اگر ما به مدینه هجرت
کنیم، در آن جا، خانه و زمینی نداریم و چه کسی به ما آب و غذا میدهد! این آیه در این مورد نازل و به آنان یادآور شد که
نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به میلیونها حیوان، «1» . غصهي روزي را نخورید که روزي همهي جنبدگان به دست خداست
همچون پرندگان اشاره شده که غذاي خود را ذخیره نمیکنند و هر روز غذاي جدید میخواهند، ولی خدا با وسایل و عوامل
طبیعی که فراهم ساخته است، همهي آنان را غذا میدهد. 2. حال که خدا روزي همهي موجودات و انسانها را میرساند، نباید
انسان به خاطر ترس از قطع روزي، تن به ذلّت و اسارت دهد و در سرزمین کفر و شرك تحت فشار ظلم بماند و خود را از رشد و
کمال محروم سازد، بلکه باید هجرت کند و غم روزي نخورد. ص: 105 آموزهها و پیامها: 1. خداي
*** «1» . آگاه، عهده دار رزق همگان است، پس غم روزي را نخورید. 2. اندیشهي غذا، مسیر زندگی معنوي شما را تعیین نکند
. قرآن کریم در آیهي شصت و یکم سورهي عنکبوت به آفرینشگري خدا و اعتراف مشرکان بدان اشاره میکند و میفرماید: 61
چه کسی » : وَلَئِنْ سَأ لْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَوَاتِ وَالأرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأ نَّا یُؤْفَکُونَ و اگر از آن (مشرك) ها بپرسی
پس چگونه (از حق) بازگردانده « خدا » : حتماً میگویند «؟ آسمانها و زمین را آفریده و (منافع) خورشید و ماه را مُسخَّر کرده است
صفحه 35 از 137
میشوند؟! نکتهها و اشارهها: 1. آیات 25 سورهي لقمان، 38 سورهي زمر و 9 و 87 سورهي زخرف مشابه آیهي فوق هستند که
معمولًا در مورد کافرانی که است شرك در عبادت داشتند؛ یعنی خدا را به عنوان خالق جهان میشناختند و توحید در خالقیّت را
در اصل به « یُؤفَکُون » . قبول داشتند، اما به پرستش بتها هم میپرداختند و آنان را مایهي نزدیکی به خدا و شفیع خود میدانستند. 2
معناي بازگرداندن چیزي از صورت واقعی آن است و از این رو به دروغ و باد مخالف نیز گفته میشود. این واژه در این جا با
صیغهي مجهول آمده که اشاره به آن است که گویی مشرکان خود اراده ندارند و آنان را از حق باز میگردانند و به طرف شرك
3. مقصود از تسخیر خورشید و ماه، نظامی است که خدا براي آنان ص: 106 «2» . منحرف میسازند
آموزهها و پیامها: 1. اگر آفریدگارجهان خداست، پس درپی «1» . قرار داده و منافع آنها را در خدمت بشر در آورده است
(پرستش) غیر او نباشید. 2. مخالفان نیز توحید درخالقیت را قبول دارند ولی منحرف شدهاند. *** قرآن کریم در آیهي شصت و
دوم سورهي عنکبوت به کم و زیاد شدن رزق مردم و حسابگري آگاهانهي خدا در این زمینه اشاره میکند و میفرماید: 62 . اللَّهُ
یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَیَقْدِرُ لَهُ إنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ خدا روزي را براي هرکس از بندگانش که بخواهد (و شایسته
بداند) گسترده میسازد و (یا) برایش تنگ میگرداند؛ [چرا] که خدا به هر چیزي داناست. نکتهها و اشارهها: 1. مضمون این آیه در
و این نشان دهندهي اهمیت موضوع است، همان طور که مردم نیز به رزق و کم و زیاد «2» آیات متعددي از قرآن تکرار شده است
شدن آن اهمیت میدهند. 2. کلید رزق شما و مقدار آن براساس ارادهي الهی تنظیم میشود. در این جا توجه به چند نکته لازم
است: الف) ارادهي خدا براساس حکمت و مصلحت است و هرگونه که به صلاح ص: 107 افراد
باشد رزق آنان را کم یا زیاد میکند. ب) خدا برخی مردم را به وسیلهي کمبود رزق آزمایش میکند، تا ببیند چه کسی صبر
میکند و با تلاش بیشتر بر خدا توکّل میکند و چه کسی انفاق مینماید و چه کسی ناسپاسی میکند، البتّه گاهی هم کم شدن
رزق در اثر گناهان یا براي جلوگیري از سرکشی افراد است. ج) خواست و ارادهي خدا، علل و اسباب تکوینی جهان را نفی
رزق مادي ،« رزق » نمیکند، یعنی کم و زیاد شدن رزق انسان تابع شرایط زندگی و تلاش انسان یا تنبلی اوست. 3. معمولًا از واژهي
و غذا فهمیده میشود ولی معناي وسیعی دارد که شامل رزق مادي، معنوي و علمی میشود. 4. در احادیث اسلامی از اهل بیت
علیهم السلام روایت شده که تأکید کردهاند از سستی و کسالت و پرخوابی و بیکاري دست بکشید و به دنبال تأمین معاش خود
آموزهها و پیامها: 1. رزق شما به دست خداست (پس بر او توکّل کنید و از او «1» . بروید، که خدا از بندهي بیکار در خشم است
رزق وسیع بخواهید). 2. خدا آگاهانه (و براساس مصلحت و حکمت) رزق شما را کم یا زیاد میکند. *** قرآن کریم در آیهي
شصت و سوّم سورهي عنکبوت به توحید در ربوبیّت و اعتراف مشرکان بدان اشاره میکند و میفرماید: 63 . وَلَئِنْ سَأ لْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ
چه » : مِنَ السَّمَ اءِ مَاءً فَأحْیَا بِهِ الأرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهَا لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الحَمْدُ للَّهِ بَلْ أکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ و اگر از آن (مشرك) ها بپرسی
ستایش مخصوص » : بگو « خدا » : حتماً میگویند «؟ کسی از آسمان آبی فرو فرستاد و با آن زمین را، پس از مردنش، زنده نمود
بلکه بیشترشان خرد نمیورزند. ص: 108 نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه و آیات «. خداست
پیشین به چند صفت الهی اشاره شده است که با هم پیوند دارند. الف) خالقیت خدا که سرچشمهي روزيهاست؛ ب) رازقیّت خدا
که زمینهساز پرورش موجودات است؛ ج) ربوبیّت خدا و پرورش موجودات. 2. مشرکان خدا را خالق جهان و مدبّر و ربّ
میدانستند و به این حقایق اعتراف میکردند، ولی اکثر آنان در این امور تفکر نمیکردند، تا متوجه شوند که اگر خدا خالق و ربّ
جهان است، پس بتها هیچ تأثیري در سرنوشت انسان ندارند و شایستهي پرستش نیستند و این گفتار و عقیدهي آنان با همدیگر
ناسازگار بود. 3. اگر خدا مدبّر و پرورش دهندهي هستی است، پس ستایش مخصوص اوست؛ زیرا آب که مایهي حیات و
سرچشمهي ارزاق است از ناحیهي اوست و معبودهاي دیگر در این امور سهمی ندارند؛ پس حمد و شکر نیز از آن خداست.
آموزهها و پیامها: 1. از طبیعت شناسی به خداشناسی برسید. 2. آب مایهي حیات طبیعت زمین است. 3. اکثر مخالفان اسلام از خرد
صفحه 36 از 137
خود استفاده نمیکنند. 4. کسی را ستایش کنید که مدبّر جهان است. ***
دنیا بازیچه است و آخرت حیات حقیقی
قرآن کریم در آیهي شصت و چهارم سورهي عنکبوت به زندگی بازیگرانه و زندگی حقیقی اشاره میکند و میفرماید: 64 . وَمَا
هَذِهِ الحَیَاةُ الدُّنْیَا إلَّالَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإنَّ الدَّارَ الآخِرَةَ لَهِیَ الحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ص: 109 این زندگی
. دنیا جز سرگرمی و بازي نیست؛ و قطعاً، سراي آخرت فقط زندگی (حقیقی) است، اگر (برفرض) میدانستند. نکتهها و اشارهها: 1
به معناي سرگرمی و کارهایی است که انسان را به خود مشغول میدارد و از مسائل اصولی زندگی منحرف میکند و دنیا نیز « لَهْو »
به معناي کارهایی است که نوعی نظم و هدف خیالی دارد و انسان را به بازي میگیرد. در بازي، یکی « لعب » . اینگونه است. 2
وزیر، یکی فرماندهي لشگر و یکی دزد میشود، ولی در پایان بازي روشن میشود که همهي نقشها خیالی بوده است. آري؛
زندگی دنیایی (بدون لحاظ آخرت) بازي و خیالی بیش نیست و انسانها بازیگران صحنههاي خیالی آن هستند، ولی وقتی مرگ
فرارسد، همه از خواب بیدار میشوند و متوجه میگردند که به دنبال مقامات خیالی و سرابها بودهاند و پس از گذشت یک نسل
همه چیز آن نسل فراموش میشود و خیالات و بازیگري نسل جدید شروع میشود. 3. حیات حقیقی که فنا و رنج و ناراحتی و ترس
وتضاد در آن نیست و انسانها به دنبال خیالات و بازیگري نیستند، همان زندگی اخروي است. 4. این آیه در صدد مقایسهي
زندگی دنیا و آخرت است و مقام بلند زندگی اخروي را روشن میسازد، ولی این به معناي نفی ارزشهاي زندگی دنیا نیست،
بلکه این آیه هشداري است به انسانها که سرگرم بازیچههاي دنیا و اسیر آنها نشوید بلکه امیر دنیا باشید و دنیا را مزرعهي آخرت
قرار دهید. 5. در این آیه بیان شده که برخی افراد تفاوت دنیا و آخرت را درك نمیکنند و زندگی حقیقی را از بازي تشخیص
نمیدهند. ص: 110 آموزهها و پیامها: 1. زندگی حقیقی و مجازي را بشناسید (و به دنبال حیات
حقیقی باشید). 2. دنیا سرگرمی و بازیچه است (فریب آن را نخورید). *** قرآن کریم در آیات شصت و پنجم و شصت و ششم
سورهي عنکبوت به توحید فطري و نقش مشکلات در شکوفایی آن و ناسپاسی انسانها اشاره میکند و میفرماید: 65 و 66 . فَإذَا
رَکِبُوا فِی الفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِ ینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إلَی البَرِّ إذَا هُمْ یُشْرِکُونَ* لِیَکْفُرُوا بِمَ ا آتَیْنَاهُمْ وَلِیَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ و
هنگامی که بر کشتی سوار شوند، خدا را، درحالی که دین (خود) را براي او خالص گردانیدهاند، میخوانند؛ و هنگامی که آنان را
به سوي خشکی نجات دهد، به ناگاه آنان شرك می ورزند؛* تا آنچه را به آنان دادهایم ناسپاسی کنند؛ و تا (چند روزي از دنیا)
بهرهگیرند؛ و [لی در آینده خواهند دانست! نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به توحید فطري انسانها اشاره شده است؛ یعنی نور
توحیدي که در اعماق جان انسانها نهفته است و در هنگام روبهرو شدن با مشکلات و خطرها شکوفاتر میشود؛ چراکه در این
هنگام پردههاي تعصب و غفلت کنار میرود و دست انسان از همه جا کوتاه میگردد و بیاختیار و خالصانه به سراغ ماوراي طبیعت
میرود و نور توحید فطري ظاهر میشود. این حالت براي انسانهاي مذهبی و غیر مذهبی در شرایط سخت و به ویژه سفرهاي
دریایی و هوایی پیدا میشود و همین همگانی بودن، نشانهي فطري بودن آن است. 2. در آیات قرآن به طور مکرر اشاره شده که
انسان در هنگام آسودگی ناسپاسی میکند و در هنگام بروز مشکلات سخت به طرف خدا میرود و پس از رفع مشکلات بازهم
ص: 111 آري؛ در هنگام آسودگی و فراوانی نعمت، پردههاي غفلت و غرور و «1» . ناسپاس میشود
آلودگیهاي گناهان مانع دیدن نور خدا میشود و انسان به خاطر لذت هاي زودگذر آیات الهی را انکار میکند و خود را گرفتار
عذاب مینماید. آموزهها و پیامها: 1. خدا را در هنگام مشکلات بشناسید. 2. نور توحید فطري در دل همهي انسانها، حتی
مشرکان، وجود دارد. 3. مشکلات غفلتزاست و رفاهزدگی انسان زمینهساز ناسپاسی اوست. 4. اگر در مشکلات خدا را با اخلاص
میخوانید، پس از رفع مشکلات خدا را فراموش نکنید. 5. مشرکان رفاهطلب از فرجام خویش خوفناك باشند. *** قرآن کریم
صفحه 37 از 137
در آیات شصت و هفتم و شصت و هشتم سورهي عنکبوت به نعمت حرم امن مکه و ناسپاسی مشرکان و ظلم و تکذیب آنان اشاره
میکند و با هشدار به آنان میفرماید: 67 و 68 . أوَ لَمْ یَرَوْا أ نَّا جَعَلْنَا حَرَماً آمِناً وَیُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أفَبِالبَاطِلِ یُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَۀِ
اللَّهِ یَکْفُرُونَ* وَمَنْ أظْلَمُ مِمَّنِ ا فْتَرَي عَلَی اللَّهِ کَ ذِباً أوْ کَ ذَّبَ بِالحَقِّ لَمَّا جَاءَهُ أ لَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْويً لِلْکَافِرِینَ و آیا نظر نکردهاند که
ما (مکه را) حرم امنی قرار دادیم، در حالی که مردم از اطرافشان ربوده میشدند؟! پس آیا به باطل ایمان می آورند و نعمت خدا را
انکار میکنند؟!* و چه کسی ستمکارتر است از کسی که بر خدا دروغ بسته، یا حق را، هنگامی که به سراغش آمد، دروغ انگاشته
است؟! آیا در جهنّم جایگاهی براي کافران نیست؟! ص: 112 نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات به
یکی از نعمتهاي بزرگ خدا بر بشریت، یعنی نعمت حرم امن مکه اشاره شده است. در حالی که جهان پر از ناامنی است، خدا
مکه را جزیرهي امن براي همگان قرارداده، به طوري که حتی حیوانات نیز در آن جا در اماناند و کسی حق تعرّض به آنان را
ندارد. البتّه این حرم امن آثار و فواید زیادي براي بشریت دارد که بیشترین فایدهي آن براي مردم مکه است. 2. مشرکان با این که
از نعمت الهی حرم امن مکه استفاده میکنند، باز هم کفر میورزند و ناسپاسی میکنند و این ناسپاسی و کفر از مشرکان ساکن
مکه زشتتراست. 3. مشرکان بر خدا دروغ میبندند؛ زیرا آنان براي خدا شریک معرفی میکنند و آن را برنامهي الهی معرفی
مینمایند. 4. مشرکان با این تهمتها بر خود و دیگران ستم روا میدارند؛ زیرا شرك ظلم برخویشتن و ستمی بر جامعهي انسانی
است. آري؛ شرك ریشهي بسیاري از انحرافات و مفاسد اجتماعی، هواپرستی و دنیاپرستی است. 5. مشرکان حق را تکذیب کردند؛
ظالمترین » زیرا دلایل آشکار توحید را نپذیرفتند و آیات قرآن را انکار کردند. 6. در پانزده مورد از آیات قرآن، گروهی به عنوان
معرفی شدهاند. دقت در این موارد نشان میدهد که این تعبیر درمورد مسائل متنوعی مطرح شده که معمولًا به شرك باز « مردم
آموزهها و پیامها: 1. قدر نعمت حرم امن مکه را بدانید و ناسپاسی نکنید. 2. باطلگرایان از نعمت امنیت حرم استفاده «1» . میگردد
3. دروغ برخدا و تکذیب حق از میکنند و ناسپاسی میکنند (شما این گونه نباشید). ص: 113
بزرگترین ستمهاست (پس شما این گونه عمل نکنید). 4. فرجام کافران عذابآلود است (پس مراقب باشند). *** قرآن کریم در
آخرین آیهي سورهي عنکبوت به نتایج تلاش و نیکوکاري اشاره میکند و میفرماید: 69 . وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإنَّ
اللَّهَ لَمَعَ المُحْسِنِینَ و کسانی که در (راه) ما تلاش کنند، قطعاً، به راههاي خود رهنمونشان خواهیم کرد؛ و مسلماً، خدا با نیکوکاران
به معناي کوشش است و در اینجا شامل هر نوع تلاش در راه خدا میشود، که شامل موارد زیر « جَهاد » . است. نکتهها و اشارهها: 1
است: الف) جهاد نظامی و مبارزه با دشمنان اسلام؛ ب) جهاد فرهنگی و تلاش در راه اعتلاي علمی و فرهنگی مسلمانان؛ ج) جهاد
با نفس و مبارزه با هوسهاي سرکش درون؛ د) جهاد سازندگی و تلاش در راه پیشرفتهاي فنی و ساختن زندگی بهتر براي
مسلمانان و امدادهاي مادي به آنان. 2. مقصود از راههاي خدا، مسیرهاي مختلفی است که به سوي خدا منتهی میشود همچون مسیر
دانش، تزکیهي نفس، مقاومت در برابر دشمنان و ... که در نهایت انسان را به هدایت نایل میسازد. 3. در این آیه پیروزي و
موفقیت را متوقف بر دو شرط اساسی کرده است: تلاش و اخلاص. یعنی، اگر انسان تنبلی و سستی کند ره به جایی نمیبرد، همان
طور که اگر تلاش کند ولی اخلاص در کارنباشد و براي خدا عمل نکند، هدایت الهی ص: 114
شامل حال او نمیشود و همین دو مطلب رمز موفقیتها و ناکامیهاي مسلمانان در طول تاریخ اسلام بوده است. 4. خدا با
نیکوکاران است؛ اینها از خدا دور نیستند و همیشه با خدایند؛ از این رو نیکوکاران از مجاهدان نیز برترند؛ زیرا مجاهدان براي خود
در راه خدا تلاش میکنند و نیکوکاران براي دیگران نیز تلاش میکنند و ایثارگرند. 5. در احادیث از امام باقر علیه السلام روایت
و در حدیث دیگري از امام علی علیه السلام روایت شده که مقصود از «1» شده که مقصود این آیه آل محمد و پیروان آنها هستند
البتّه روشن است که این گونه احادیث مصداق کامل و روشن آیه را بیان میکند. آموزهها و «2» . مُحسن (: نیکوکار) ایشان هستند
پیامها: 1. حرکت از شما هدایت از ما. 2. راههاي متعددي به سوي خدا وجود دارد. 3. بدون تلاش و اخلاص، ره به جایی نمیبرید.
صفحه 38 از 137
ص: 115 «3» . 4. خدا حامی نیکوکاران ایثارگر است
بخش